Wednesday, December 31, 2008

در راستای فشارهای غیر انسانی و سیستماتیک علیه زندانیان سیاسی که در ماههای اخیر بر شدت آن به نحو جنون آمیزی افزوده شده است

زندانی سیاسی ارژنگ داودی
از ملاقات با خانواده اش محروم گردید


بنابه گزارشات رسیده از بند 6 زندان گوهردشت کرج ، زندانی سیاسی مهندس ارژنگ داودی از ملاقات کردن با خانواده اش محروم گردید.

در راستای فشارهای غیر انسانی و سیستماتیک علیه زندانیان سیاسی که به دستور وزارت اطلاعات وارد می شود و در ماههای اخیر بر شدت آن به نحو جنون آمیزی افزوده شده است و از جمله آنها؛ عدم درمان ،وادار کردن زندانیان سیاسی برای شرکت کردن در مراسم فرمایشی ، خارج کردن آنها ازسلولهای خود در ساعاتی که سرمای شدید و برف و باران می باشد بخصوص صبح زود و شب ،محروم کردن زندانیان سیاسی از ملاقات با خانواده ایشان ،روز چهارشنبه 11 دی ماه زندانی سیاسی ارژنگ داودی زندانی که در بند 6 زندان گوهردشت کرج زندانی است. و باید یک ماه صبر کنند تا بتوانند با خانواده خود به مدت 20 دقیقه ملاقات کند. مدت انتظار برای ملاقات کردن با خانواده هایشان بسیار طولانی و بر خلاف آیینامه های نوشته شده موجود در زندان می باشد.

از طرفی دیگر فردی بنام عباس موسوی رئیس این بند که از گردانندگان باندهای مافیائی در این بند می باشد. عناصر باند خود را اخیرا فعال نموده است و تا به حال از طرف این باند بارها آقای دودی را تهدید به قت لشده است و مدتی پیش یکی از زندانیان خطرناک را با قمه به سلول آقای داودی فرستاده بود و او را تهدید به قتل نمود. ولی عباس موسوی رئیس بند و علی محمدی معاون زندان و از تشکیل دهندگان باندهای مافیائی در زندان گوهردشت و علی حاج کاظم رئیس زندان علیرغم مسلح بودن این فرد هیچ اقدامی برای ممانعت از اعمال او انجام ندادند.
آقای داودی با اینکه سالها است که در زندانهای مختلف بسر می برد ولی هنوز حکمی به او ابلاغ نشده است ، وکالای او بخاطر مشخص نبودن حکم قادر به اعتراض کردن به این پرونده نیستند و همچنین دادگاه حاضر به رسیدگی به پرونده او نیست و بهانه را مشخص نبود حکم اعلام می کنند.

آقای داودی پس از سالها زندان قرار است که 25 دی ماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب توسط فردی بنام صلواتی مورد محاکمه قرار گیرد. پرونده ای که توسط بازچویان وزارت اطلاعات علیه او ساخته شده به این شعبه ارسال شده است.صلواتی با زندانی سیاسی و خانواده های آنها رفتاری وحشیانه و غیر انسانی دارد و در صدور احکام سنگین و غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی مشهور است.این فرد تا به حال احکامی سنگین علیه آقای محمد صدیق کبودوند فعال حقوق بشر 11 سال،محمد علی منصوری از شرکت کنندگان در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی 67 ،17 سال زندان با تبعید به زندان گوهردشت صادر کرده است و همچنین صدور احکام اعدام علیه زندانیان عادی که تحت عنوان امنیتی و اشرار و عنواین دیگر صادر کرده و گفته می شود تا به حال تعداد زیادی از آنها اعدام شده اند..صلواتی خواست بازجویان وزارت اطلاعات را در رابطه با زندانیان سیاسی بر آورده می کند.

خانواده آقای داودی روز چهارشنبه 11 دی ماه از ساعت 08:00 صبح در مقابل درب زندان گوهردشت کرج حضور داشتند و تا ساعت 14:00 در انتظار ملاقات بودند که بعد از چندین ساعت انتظار به آنها اطلاع داده شد که آقای داودی ممنوع الملاقات می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، شدت بخشیدن فشارهاو تهدیدات علیه زندانیان سیاسی و خانواده های آنها و همچنین قطع ملاقاتهای آنها را محکوم می کند و از سازمانهای حقوق بشر خواستار اقدامات عملی و فوری برای پایان دادن به شرایط غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی و خانواده های آنهاست.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
11 دی 1387 برابر با 31 دسامبر 2008
http://hrdai.blogspot.com
http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
tel. : 0031620720193


گزارش به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر



Tuesday, December 23, 2008

وبلاگ چپ و راست – علي ناظر http://chaporast.blogspot.com ، از امروز آغاز به فعاليت مي کند


وبلاگ چپ و راست – علي ناظر
http://chaporast.blogspot.com
از امروز آغاز به فعاليت مي کند


Saturday, December 20, 2008

اتحادیه آزاد کارگران ایران: خواهان لغو فوری حکم اعدام فرزاد کمانگر




اتحادیه آزاد کارگران ایران
خواهان لغو فوری حکم اعدام فرزاد کمانگر


بنا بر اخبار منتشره حکم اعدام فرزاد کمانگر علیرغم همه اعتراضات داخلی و بین المللی همچنان قطعی است و تاکنون هیچ تغییری محسوسی در روند پرونده این معلم و حکم صادره در مورد ایشان رخ نداده است.

آنچه که تاکنون در مورد پرونده فرزاد کمانگر برای افکار عمومی روشن شده است، اینست که نیروهای امنیتی تلاش کرده اند به هر ترتیبی شده، اتهامات بی اساسی را بر وی وارد کنند تا قادر شوند بدین وسیله حکم اعدام فرزاد را توجیه نمایند.

پرونده فرزاد کمانگر تنها پرونده موجود برای وارد کردن اتهامات بی اساس بر معترضین به وضعیت موجود نیست. علاوه بر صدها پرونده این چنینی در مورد معلمان،دانشجویان، کارگران و زنان، اداره اطلاعات سنندج طی شش روز بازجویی و وارد کردن انواع فشارهای روحی و جسمی بر طیب ملایی از اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران تلاش کرده است بر وی بقبولاند که مرتبط با یکی از احزاب بوده است. اما طیب در مقابل این فشارها مقاومت کرده و علیرغم این مقاومت و پس از آزادی، شبها زمانی که در خواب است دچار آشفتگی میشود و مادرش ناچار وی را از خواب بیدار کرده و بر بالینش می گرید.

این است اساس پرونده انسانهای شریفی همچون فرزاد کمانگر که علیه فقر و تبعیض و ظلم و ستم در این جامعه فریاد سر کشیده اند.

از نظر ما حکم اعدام نه تنها در ایران بلکه در تمامی نقاط دنیا، اساسا ابزاری است در دست طبقات حاکم برای به تمکین واداشتن کل جامعه و حفظ سیطره مشتی اقلیت ناچیز که ثروتهای اجتماعی را در دستان خود متمرکز کرده اند. این حکم دون شان انسان است و باید برای همیشه از زندگی بشر برچیده شود.

اتحادیه آزاد کارگران ایران همدوش با تمامی انسانهای شریف و آزادیخواه، خواهان لغو فوری حکم اعدام فرزاد کمانگر و آزادی وی و پایان دادن به پرونده سازیهای بی اساسی است که هر روزه بر علیه انسانهای شریف و معترض در این جامعه اعمال میشود.

اتحادیه آزاد کارگران 30/9/1387
http://www.ettehadeh.com/
ایمیل: k.ekhraji@gmail.com
فاکس: 02144514795

سنديکای شرکت واحد: در حمايت از فرزاد کمانگر



در حمايت از فرزاد کمانگر
بيانيه سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران وحومه


تشکلات مدافع حقوق بشر همچنان از قطعي بودن حکم اعدام فرزاد کمانگر و خطري که جان اين معلم و فعال صنفي را تهديد ميکنند گزارش مي دهند.

نظر به گزارشات فوق وگفته هاي وکيل آقاي کمانگر مبني بر فقدان اسناد و ادله در پرونده اي که آقاي کمانگر به اعدام محکوم گرديد ، سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوس راني تهران و حومه ضمن محکوم نمودن اين محکوميت غير حقوقي ، خواست خود را مبني بر آزادي آقاي فرزاد کمانگر يا رسيدگي علني و منصفانه بر پايه قوانين و مقاوله نامه هاي مربوطه اعلام مي نمايد.

همچنين ما از اخبار دريافتي که وضعيت جسمي آقاي کمانگر را وخيم توصيف مي نمايد نگران گشته ايم .سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوس راني تهران وحومه از همه مقامات و مسئولين مي خواهد تا باتوجه به اصول منشورهاي جهاني و مقاوله نامه ها ومعاهدات بين المللي که به امضاي نمايندگان ايران نيز رسيده است، رفتار نمايند و خود را ملزم به اجراي بدون قيد وشرط همه ي مفاد آن بداند.

سنديکاي کارگران شرکت واحد
اتوبوسراني تهران وحومه
30/9/1387

Tuesday, December 16, 2008

بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج در مورد اعطای جایزه ها ی حقوق بشری



بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج
در مورد اعطای جایزه ها ی حقوق بشری


بنام آفریدگار آزادی،
با درود بیکران به روان پاک تمامی جانباختگان راه عزت و آزادی ایران و ایرانیان

ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود عبث بود آنچه ما پنداشتیم

مشتاق هستیم که بدانیم مبتنی بر چه معیار و ملاکی این جایزه ها و عنواین مبارزه با نقض حقوق بشر و دفاع از آزادی به افراد دست اندرکار تعلق می گیرد.

آیا معیار این است که در کدام تیم و به نفع چه تفکر و یا شخصی یا در زمین چه گروه بازی می کنیم. یا معیار توانایی و قدرت ایستادگی در برابر ظلم وابراز تنفر از سرکوبگران و جلادان است که به قول ژان پرو استات که می گفت: من از زندانیانی که زندانبانان خود را می ستایند متنفرم ملاک می باشد.

آیا اگر معیار و ملاک ایستادگی و شرافت ورزی در حد تحمل زندان و شکنجه و مرک است پس چرا یکی از این جوایز پر طمطراق حقوق بشر نصیب زندانیان سیاسی که سالهاست در زندانهای دیکتاتور بسر می برند و بعضیهایشان نیز به شهادت رسیدند نشده و نمی شود.

آیا مبارزه با استبداد تنها در ادعا و سخن و بیانیه خلاصه می شود و یا نه مبارزه با استبداد هزینه های مالی و جانی و روحی وغیره را طلب می کند.

اگر راه دوم درست و شرافتمندانه و حقیقی است پس چرا اینگونه عمل می شود. عملی که باعث شده زندانیان و مبارزان واقعی مدافع آزادی و حقوق بشر را نرده بانی برای بالا رفتن و مطرح کردن بعضی از افراد شود. بطوری که حتی از بردن نامشان در مصاحبه ها و بیانیه ها و غیره کوتاهی شده و بایکوت گردیده اند و تنها تبدیل به طعمه تله ای شده اند که عوام فریبان و فرصت طلبان برای رسیدن به اهداف خود از آنان سوء استفاده می کنند.

در طول این مدت مبارزه آنهایی که مدعی حمایت از زندانیان سیاسی و خانواده هایشان هستند کدامین حمایت عینی و موثر را بجا آورده اند؟ نام ببرند تا این خود مشوقی گردد برای دیگر مردمان این سرزمین که خود را به آب و آتش بزنند و کشور و مردمانشان را از دست استبداد رهایی بخشند . آیا فکر نمی کنید با این روند فعلی تنها پیشرفت مبارزات را کند و افراد را از وارد شدن به این میدان رویگردان و پشیمان می کنید .

پس لازم است قبل از اقدام اندکی بیندیشیم و به برآیند و فرآیند عمل خود را به دقت ارزیابی نماییم و سپس اقدام به دادن القاب و جوایز و ارگانهای آنچنانی برای آزادیخواهان باشیم تا اشتباهات گذشته را که فقط در حمایت از افراد من شد رادیوئی یا تبلیغاتی روزنامه ای و تلویزیونی بعمل آمده که حتما منافع برگزار کنندگان چنین انجمنها و همایشها نیز در سر داشته را اندکی جبران و با رساندن حق به حقدار و مبارزان واقعی مبارزه را جان تازه ای بخشیم .

لذا امید زندانیان سیاسی و خانواده هایشان ابتدا به اهورای ایران و مردم و سپس به این مدافعین حقوق بشر می باشد که لازم است قبل از اینکه به فکر مطرح و مشهور نمودن نام خود باشند دل به آزادی ملت و میهن بسته و یار و یاور زندانیان و خانواده هایشان باشند.


اننشار فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

http://hrdai.blogspot.com
http://pejvakzendanyan.blogfa.com
pejvak_zendanyan10@yahoo.com
pejvakzendanyan@gmail.com
Tel.:0031620720193

Thursday, December 11, 2008

فراخوان مقاله : زنان ایران، سی سال پس از انقلاب


فراخوان مقاله : زنان ایران، سی سال پس از انقلاب

میدان زنان

انقلاب اسلامی ایران و نظام برآمده از آن زندگی زنان در ایران را از وجوه گوناگون تحت تأثیر قرار داده و انتظار بر این است که بسیاری از روندهای آینده را نیز تحت الشعاع قرار دهد. بررسی و تحلیل تجارب این چند ساله خاصه در آستانۀ سی سالگی انقلاب برای درک شرایط امروز و استراتژی های آیندۀ جنبش زنان اهمیت بسیار دارد.

معتقدیم که از ابتدای انقلاب تاکنون جامعۀ ایران شکلگیری دو موج برگشت را از نقطه نظر سیاست های جنسی و جنسیتی شاهد بوده است. منظور از موج برگشت رویه های محافظه کارانه در سطوح سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ای است که « ایجاد» یا «بازگشت» به وضعیتی را در دستور کار خودقرار می دهند که تصور می شود برای زنان ایده آل است. اگر چه این وضعیت ها هرگز ما به ازایی خارجی و عینی نداشته است، اما توجیه گر نابرابری جنسیتی در اشکال گوناگون آن و پشتوانۀ مهندسی اجتماعی ای بوده است که هدف آنها در نهایت حفظ و تقویت نظم پدرسالار و مذکر است.

از سوی دیگر به نظر می رسد موج های برگشت زمانی شکل می گیرند که زنان دست آوردهای ناچیزی داشته اند، اما در آغاز راه اند و تا پایان دادن به مناسبات نابرابر جنسیتی هنوز راه درازی در پیش دارند.

نخستین موج برگشت با تأسیس نظام اسلامی و به دنبال آن غلبۀ گفتار بنیادگرای فقهی بر جامعه شکل گرفت که نه تنها دست آوردهای حد اقلی ای را که زنان پس از سال ها مبارزه به دست آورده بودند، به پرسش گرفت، بلکه روند حذف و طرد زنان از جامعه و تشدید نابرابری جنسیتی در تمامی عرصه های زندگی زنان را در دستور کار قرار داد. این موج برگشت با آغاز جنگ تحمیلی شدت یافت و با وجود مقاومت های گستردۀ زنان در تمام سال های جنگ ادامه داشت. موج برگشت نخست با رشد نابرابری جنسیتی در عرصه های اجتماعی و فرهنگی نیز همراه شد. در مجموع می توان گفت این موج برگشت ساختارهای ناتوان کننده را بر ضد زنان چه در عرصۀ سیاسی و چه در عرصه های اجتماعی و فرهنگی تقویت کرد.

با پایان یافتن جنگ زنان بر شدت مقاومت های فردی و جمعی خود در برابر ساختارهای ناتوان کننده افزودند و توانستند دستاوردهای محدودی را هم برای خود رقم زنند. با اینهمه سیاست های نخستین موج برگشت در تمام سال های پس از جنگ در دوره های سازندگی و اصلاحات نیز با شدت و ضعف ادامه داشت.

سیطرۀ مجدد بنیادگرایی بر عرصۀ سیاسی در سالیان اخیر موج برگشت دیگری را رقم زده است که رد آن را در بسیاری از دیدگاه ها و رویه های دولت و نهادهای حکومتی در سا ل های اخیر می توان پی گرفت. این موج نیز از نو دستاوردهای حد اقلی زنان در سال های اخیر را به پرسش گرفته است. همچون نخستین موج برگشت، در این موج نیز سیاستگزاری های معطوف به نابرابری جنسیتی با تقویت کلیشه های زن ستیز در حوزه های فرهنگی و اجتماعی همراه بوده است.

مطالعۀ دلایل شکلگیری موج های برگشت اول و دوم ، آسیب شناسی جنسیتی آنها در عرصه های کلان سیاست گزاری، بررسی پیامدهای نامطلوب آنها در عرصه های فرهنگی و اجتماعی ، و نهایتاً نحوۀ اثرگذاری آنها بر رشد نابرابری های جنسیتی در ایران پس از انقلاب ضروری به نظر می رسد.

بررسی این روندها را ذیل چهار مقولۀ زیر جای داده ایم که عبارتند از : نخست، آسیب شناسی سیاستگزاری های موج های برگشت در ایران بعد از انقلاب که به بررسی سیاست های کلان جنسیتی اختصاص دارد؛ دوم، مقاومت هایی که زنان و مردان به صورت فردی و جمعی در برابر ساختارها و رویه های ناتوان کننده از خود نشان داده اند؛ سوم، آسیب شناسی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی موج های برگشت که نابرابری جنسیتی را تشدید کرده است ؛ و چهارم، سکسوآلیتۀ زنان که به دلیل مقاومت های آنان در برابر کالایی شدن روابط جنسی در موج های برگشت، تا حدی به حوزه ای زیرزمینی بدل شد، اما غالباً پیامدهای نامطلوب بسیاری برای زنان به همراه داشته است.

1- آسیب شناسی سیاست گزاری های جنسیتی در موج های برگشت اول و دوم:

-جداسازی جنسیتی: پارک ها، مدارس، دانشگاه ها، وسائل نقلیۀ عمومی،و ...
-قوانین: سنگسار، اعدام، قوانین خانواده، حضانت، دیه، ارث،و ...
-سیاست های بدن، پوشش و عفاف: ورزش بانوان، حجاب، چادر، چادر ملی، طرح امنیت اجتماعی، طرح های ملی عفاف و ...
-سیاست های آموزشی: منع دختران از تحصیل در رشته های خاص ، سهمیه بندی جنسیتی، بومی سازی، خوابگاه های دانشجویی دختران، کتاب های درسی، کاهش سنوات تحصیلی، و ...
-مشارکت سیاسی زنان: حضور زنان در تصمیم گیری های سیاسی، احزاب، مجلس، هیأت دولت، مشارکت زنان در بسیج و سپاه، و ...
-سیاست های رسانه ای در مورد زنان: صدا و سیما، نشریات دولتی و ...
- تحلیل گفتارهای جنسیتی حوزه های علمیه، مرکز مطالعات زنان، کتب و رسائل عملیۀ فقهی، تحلیل گفتاری مراکز سیاستگزاری دولتی در امور زنان: مرکز امور زنان و خانواده، شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و ...
-تحلیل جنسیتی سیاستگزاری های اقتصادی: دورۀ جنگ و دورۀ دولت نهم :تحلیل سیاست های اقتصادی در دورۀ جنگ و تأثیر آن بر زندگی زنان (کوپنی شدن، دفترچۀ بسیج، و ...)، اشتغال زنان، زنان کارگر، تشکل های کارگری زنان و ...


2- آسیب شناسی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی موج های برگشت:

-خشونت و آزار جنسی: تجاوز، آزار جنسی فیزیکی و کلامی در فضاهای عمومی و خصوصی، قتل های ناموسی، ختنۀ زنان، تجاوز به محارم، و...
- تقویت کلیشه های زنانه و مردانه: جراحی های زیبایی، لوازم آرایش، رژیم های لاغری، و ...
- سیاست های مربوط به اقلیت های قومی و دینی و تأثیرشان بر تشدید نابرابری جنسیتی


3- زیرزمینی شدن سکسوآلیته و آسیب شناسی آن:

- صیغه، اختلالات جنسی، روابط خارج از زناشویی، دختران فراری، روسپی گری، سقط جنین و ...


4-مقاومت های فردی و جمعی زنان در برابر سیاست گزاری های موج های برگشت:

- مقاومت در جنبش: جنبش زنان، کمپین یک میلیون امضاء، کمپین مبارزه با سنگسار، مشارکت مردان در جنبش زنان، و ...
- ورود زنان به دانشگاه ها و تحصیلات تکمیلی
- رسانه: نشریات زنان، روزنامه ها، وبلاگ ها، وبسایت ها، نشر کتاب، و ...
-ادبیات و هنر: زنانه شدن هنر، ادبیات، سینما، فیلم، و ...
- رویکردهای نوین فقهی و تفسیری، فمینیسم اسلامی و ...
- مقاومت در عرصه های اقتصادی: کارآفرینی زنان، توانمندی اقتصادی زنان و ...
میدان زنان از همۀ صاحبنظران، کنشگران و محققان مسائل زنان دعوت می کند تا مقالات تحلیلی و پژوهشی خود را تا تاریخ اول بهمن ماه 1387 به آدرس ایمیل زیر ارسال فرمایند. مقالات برگزیده در مجموعه ای به چاپ خواهد رسید. یادآور می شود در صورت تمایل مؤلفان، مقالات آنها در سایت نیز منتشر خواهد شد.

آدرس ایمیل:

30years.women@gmail.com

Tuesday, December 09, 2008

بيانيه 500 فعال مدنی،سیاسی،اجتماعی، دانشجویی و زنان در اعتراض به بازداشت گسترده فعالین مدنی ترک


بيانيه 500 فعال مدنی،سیاسی،اجتماعی، دانشجویی و زنان
در اعتراض به بازداشت گسترده فعالین مدنی ترک



در هفته ها و ماههای گذشته حجم برخورد با فعالین هویت طلب ترک به طرز نگران کننده ای افزایش یافته است. بازداشت دهها نفر از فعالین دانشجویی و فعالین شناخته شده آذربایجانی در ماههای اخیر و صدور احکام سنگین قضایی برای فعالین هویت طلب ترک به گونه ای است که بیم شکل گیری پروژه جدیدی برای سرکوب جنبش مدنی آذربایجان که در پی احقاق حقوق مردم آذربایجان است را در ذهنها تداعی می کند.

پس از بازداشت تعداد زیادی از فعالین دانشجوی هویت طلب و همچنین بازداشت تعداد زیادی از فعالین مدنی ترک در مراسم افطاری در تهران ، اخیرا در تهران عبدالله عباسی جوان از اساتید دانشگاه و حسین حسینی دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشکده رازی اردبیل در مراسم یادبود سردار مشروطیت دستگیر شده اند (این در حالیست که طبق ماده ی ۲۰ اعلامیه ی جهانی حقوق بشر هر شخصی حق دارد از آزادی تشكيل اجتماعات، مجامع و انجمن‌های مسالمت آميز بهره مند گردد) که تاکنون هیچ نهاد امنیتی و قضایی در رابطه با بازداشت آنها پاسخی موجهی ارائه نداده است.

محمدرضا لوایی از شاعران نام آشنا از مقابل منزلش ربوده شده است.همچنین خانم شهناز غلامی از مدافعان حقوق زنان در تبریز و فیروز یوسفی از افسران نیروی زمینی ارتش در شهر کرج و ...نیز در وضعیت نامعلومی به سر می برند.

آنچه باعث تاسف می شود اینست که اکثر بازداشت شدگان اخیر را فعالین مدنی آذربایجانی تشکیل می دهند که با استفاده از شیوه های مسالمت آمیز به بیان دیدگاه ها و افکار خود پرداخته و در چارچوب قوانین داخلی و منشورهای بین المللی حقوق بشر، فعالیت کرده اند.

لذا ما امضا کنندگان زیر ضمن اظهار تاسف از چنین رویکردی در مواجه با فعالین مدنی آذربایجان،خواستار پایان بخشیدن به دستگیریهای پی در پی فعالین مدنی آذربایجان بوده و آزادی سریع بازداشت شدگان فوق را خواستاریم.

اسامی امضا کنندگان:

آذر محبی

آتوسا کیانی

آذرخش صادق زاده

آراز تبریزلی

آراز دانشور

آراز دنیزلی

آراز علیزاده

آراز قره باغلی

آرزو حسینی

آرزو کاظمی

آرش اقبالی

آرش نصیری

آزاد حاجی آقایی

آزاده خسروشاهی

آغری قاراداغلی

آلپای سوی تورک

آلتای جعفری

آلتای حیدری

آلتای کارامئشه

آلماز ممداووا

آیت شاهلو

آیت مهرعلی بیگلو

آیتاش فیاضی

آیدا امیر هاشمی

آیدا باقیرووا

آیدین انگوتی

آیدین تبریزی

آیناز گیچلو

ائلدار فانی

ائلدنیز قودیلی

ابراهیم احمد یونس

ابراهیم جعفریان

ابراهیم حبیب پور

ابراهیم رشیدی(ساوالان)

ابراهیم قلی زاده

ابولفضل علیزاده

اثیر کاظم بشار

احرام صفری

احمد حکیمی پور

احمد روناسی

احمد طوقی

احمد کاظمی زاده

احمد منصوری

ارشد یداللهی

اسماعیل جهانی

اسمیرا تورحیده

اشکان دهقان

افروز حبیبی

افشین رضازاده

افضل اسد پور

اکبر پاشایی

اکبر خسروشاهی

اکرم پرنیا

اکرم دانشور

اکرم نیکبخت

الناز انصاری

الناز محمدی فر

الهه پور ناصر

الهه پورآقایی

امید تبریزلی

امید حائری

امیر پور حسن

امیر حسنلو

امیر فرازمند

امیر یعقوبی

انصافعلی هدایت

اوختای دمیرچی

ایوب نعیمی

بابک بخت آور

بختیار دهقان پور

بلال مراد ویسی

بهرام فیاضی

بهروز فرخی

بهروز مشایخی

بهزاد بیگلو

بهمن تقی پور

بهمن نیرومند

بهناز حسنلی

بهناز شکاریار

بهنام ربیع زاده

پرتو نوری علا

پروانه حسنی

پروانه زمانی

پروین اردشیرزاده

پروین اردلان

پروین دهقانی

پروین ذبیحی

پری معلم

پریسا افضلی

پریسا بابایی فرد

تئلناز نعمتی

تایماز صمدی

تایماز نظمی

ترانه رضایی منش

تکین ماهارلی

توحید آقاجری

تورکش آوشارلی

توکل غنی لو

تهمینه پارسا

جعفر خدایی

جعفر فرضی

جمشید آیین دار

جمشید شیخی

جواد صفوی

جواد ناصری

جواد وصالی

چنگیز بخت آور

حافظ زمانی

حامد رمضانی

حامد یگانه پور

حبیب دهقان

حبیب شوکتی نیا

حبیب فرحزادی

حبیب قره گوزلو

حجت منتظری

حجت هاشمیان

حسن اسدی زیدآبادی

حسن جعفری

حسن چاوشي

حسن رحیمی

حسن شریعتمداری

حسن صفرپور

حسن فرهنگی

حسن کاظم زاده

حسین حیدری

حسین رجایی

حسین سبحان اللهی

حسین شریفی

حسین فرجی

حمید اکبر زاده

حمید سعیدلو

حمید علیزاده

حیدر ابراهیمی

خدیجه مقدم

داریوش آشوری

داود عظیم زاده

دلارا افندیوا

دنیز اسدی

دنیز تبریزلی

دومان فیاضی

دیبا خادم

راحله حسینی

راحله فلاحی

رحمان کریمی

رحیم جانعلی

رحیم عباسی

رحیم فرنگی

رشید محمدی

رضا عباسی

رضا محمدی

رضوان بیات

رضوان مقدم شهلا انتصاری حمید بی ازار رضی جعفر زاده یاسمین فرزانجو

رضوانه فلاحتی

رفعت ایرانی

رقیه رضایی

رمضان جهانخواه

رویا عبداللی

زارا امجدیان

زهرا بنی اسدی

زهرا تابش

زهرا نادری

زهراحسینی

زهره تقوی

زیبا رشیدپور

زینب پیغمبرزاده

زینب نوری عصری

ژیلا بنی یعقوب

سئویل اسدالهی

سئویل سلمانی

سئویل عیوض پور

سارا اسمی زاده

سارا پناهیان

سارا ضرابی

ساسان آقایی

ساسان تولایی

سامان رسول پور شلیر مامندی کاوه قاسمی کرمانشاهی امید بیگ زاده اجلال قوامی آسو صالح لیلا حسن پور محمد ایزدی آرش دکلان نارین محمدی فاروق سامانی سارو خلیقی

سامان محمدی

سانبوران ایگیدی

سحر جعفری

سحر رضازاده

سحر صنیعی

سحر علایی

سحر مرادپور

سریه اردبیللی

سعادت بنانیارلی

سعادت رستم یارلی

سعید جعفری

سعید جلالی فر

سعید قوجامانلی

سعید کلانکی

سعید نادری

سعید نعیمی

سعید همتی

سعیده اسلامی

سعیده قوجامانلی

سلماز مقدم

سلیم نوری زاده

سلیمان اوغلو

سما گوزلی

سمانه آقاجانی

سمیرا بهشتی

سمیرا حاجی زاده

سمیرا شریفی

سمیرا صنوبر

سمیه جوادی

سوسن روزبهانی

سوسن معلم

سولماز اسدی

سولماز همت بلند

سولماز همتی

سونا فرجزاده

سیامک قره گوزلو

سیاوش پاشاپور

سیاوش صادقی

سیاوش فرجی

سید حیدر بیات

سید رسول سمیعی نژاد

سیروس حنیفه زاده

سیما شفق

سیما علیزاده

سیما فرجی

شاهین استاجلو

شاهین شکارچی

شاهین هلالی خیاوی

شایان شیرازپور

شبنم طلائیان

شروین بهبودی

شروین رجبی

شمس خادم

شوکت عیوضی

شهاب محمدیان

شهرام تهرانی

شهرام حقی

شهرام دهخدا

شهرام رهنما

شهروز حقی

شهره جعفری

شهین عیوضی

شیما اکبری

شیما حبیب پور

شیوا علایی

شیوا نوری

صادق شیردل

صبا یاری

صدیقه عدالتی

صدیقه مقدم

صمد سرابی

صمد قاسمی

صمد کاظمی

صمد نیکروان

صنم غلامی

صنم نادری

طاهر قره داغلی

طرلان پور ولی

طلعت جوانمرد

طلعت سعید پور

طلعت شاه حسینی

طهماسب مستقیمی

طیب میرقاسم اوو

طیبه پور مراد

عبدالعزیز مولودی

عبدالله امیر هاشمی

عبدالله مومنی

عرفان کیانی

عزت ابراهیمیان

عطیه طاهری

عظیم ناصری

علی آریانا

علی افشاری

علی پور نقوی

علی جمالی

علی چاوشي

علی حسینی

علی رحیمیان

علی سلیمانی

علی علیپور

علی فتوتی

علی قره داغی

علی کدخدامنش

علی کلائی

علی محجوبی

علی محمدی

علی ملیحی

علی میراب زاده

علی وحیدی

علیرضا حائری اردکانی

علیرضا حقی

علیرضا شاملی

علیرضا صرافی

علیرضا عباسی

علیرضا فخر

عنتیقا قوربان اووا

عیسی زمانی

عیوض بیات

فاطمه انصاری

فاطمه بنی اسدی

فاطمه دهقانیان

فاطمه گوارایی

فاطمه مقدم

فرانک جهانخواه

فرانک فرید منوچهر فرید هما کاویانی فراز یکی تا

فرزاد صمدلی

فرشته شیرازی زهرا ذولفعلی زاده اختر شیر محمدی

فرود سیاوش پور

فرهاد عزیزی

فرهاد مقنی

فریده مقدم

فضائل عزیزان

فیروز صاحبی

فیروزه حاجی زاده

قاسم اردبیلی

قاسم محمد پور

کادیر ییلماز

کاظم حیدری

کاظم علمداری

کامران روزبه

کاوه رضایی

کاوه صبحی لیلا کامرانی محمد برزگر آرش والامنش احمد قره باغی

کاوه قاسمی کرمانشاهی

کبری کریمی

کریم جعفری

کریم حسینی

کریم خواجه وند

کریم رضایی

کریم شامبیاتی

کریم کاظمی پور

کریم مستقیمی

کوروش عزیزی

کوهزاد اسماعیلی

کوهیار گودرزی

کیارش وجودی

گلاله بهرامی

گلی مرادی

گیتی علایی

لطیف نایبی

لیلا بهبهانی

لیلا مرادی

مارال معدنچی

ماندانا افشاری

ماندانا رضازاده

مته تورک سوی

مجید پژوهفام

مجید خوب نسب

مجید عیوضی

مجید نوری

محبوبه حائری زاده

محبوبه رحیمیان

محبوبه کرمی

محرم پور صابر

محسن سجادی

محسن معصومی

محسن نژاد

محمد ابراهیمی

محمد صادقی

محمد قائم مقام

محمد نبی زاده

محمد ولد بیگی

محمدرضا احمديزاده

محمدعلی سعیدلو

محمدعلی صمیمی

محمود رضا مقدم شاد

محمود سعید زاده

محمود مقدم شهلا زمانی حمید علی محمدی گیسو خوشه چین

محمود یاری

مرتضی تقی نژاد

مرتضی جوادی

مرتضی کرمی

مرضیه اکبری

مرضیه صدری

مریم افشاری

مریم علیزاده

مریم منور

مریم میکاییلی

مسعود بهار دوست

مسعود کرمی

مسعود هارای

مصیب عیوضی

معصومه رحیم زاده

معصومه لقمانی

معصومه میراب زاده

معصومه نوروزی

مناف سببی

منیره حاجی

موسی ساکت

مولود شمسی

مونا اسدزاده

مهدی خداوردی

مهدی محمدی

مهدی نعیمی

مهدی نوری زاده

مهدی یوسفی

مهدیه نوری زاده

مهران اسدی

مهران بهاری

مهران وصالی

مهرداد حمزه

مهرداد مشایخی

مهری رنجبر

مهریه نوری زاده

مهشید جوانمرد

مهین سلمانی

میکاییل کاظم زاده

مینو مرتاضی لنگرودی

نازنین فرزانجو

ناصر مرقاتی

ناصر یداللهی

ناهید جعفری

ناهید کیانی

نجات بهرامی

نسرین اسدزاده

نسرین فرهمند

نسیم اله یاری

نسیم مهدوی

نصیر شکری

نعیم محمدیان

نگین رحمتی

نگین فیروزه ای

نوشابا صادیخلی

نوشابا ممداووا

نوشین یداللهی

نوللا جعفر اوغلو

نوید حسینی

نوید محبی

نیره توحیدی

نیما مرادی

وبدا دهقان یزدی

وجیهه فکور

وجیهه مقدم

وحدت برزگر

وحید جانعلی

وحید عیوضی

وحید نادری

وحید نیکزادی

وهاب انصاری

وهاب دوستی دوکشکانی

ویدا رسولی

هاجر کبیری

هادی حمیدی شفیق

هاشم بیلگین

هایده تابش

هایده جعفرپور

هدایت کاظمی

یاسر زعفری

یاسر سعیدی

یاسر مراد زاده

یاسمن حمیدی

یاسمن قویدل

یاشار برزگری

یاشار حکاک پور

یاشار مقبلی

یاشار نادری

یاشار یوسفی

یاور خسروشاهی

یوسف اکبری

یوسف رحیمی

یوسف ذوالقدری

یونس بنی اسدی

یونس زارعیون

یونس شاملی

Thursday, December 04, 2008

دهمین سالگرد


متن قطعنامه سازمان ملل در خصوص وضعيت حقوق بشر ايران


متن قطعنامه سازمان ملل در خصوص وضعيت حقوق بشر ايران
متن قطعنامه سازمان ملل
در خصوص وضعيت حقوق بشر ايران

کميته حقوق بشر مجمع عمومي سازمان ملل متحد کشور ايران را به دليل «نقض حقوق بشر» به شدت محکوم کرد. متن زير قطعنامه وضعيت حقوق بشر ايران در سازمان ملل متحد است که در ماه جاري در مجمع عمومي آن سازمان به راي گذاشته خواهد شد.

مجمع عمومي سازمان ملل متحد
A/C.3/63/L.40
توزيع : محدود
30 اکتبر 2008 (9/8/1387)
متن اصلي: به زبان انگليسي
جلسه شصت و سوم
موضوع دستورجلسه 64 ( (c
ارتقاء و حفظ حقوق بشر: حقوق بشر
وضعيت ها و گزارشات گزارشگران و نمايندگان ويژه

آندورا، استراليا، اطريش، بلژيک، بلغارستان، کانادا، کرواسي، قبرس، جمهوري چک، دانمارک، استوني، فيجي، فنلاند، فرانسه، آلمان، يونان، مجارستان، ايسلند، ايرلند، اسرائيل، ايتاليا، لاتويا، لينخن اشتاين، ليتواني، لوکزامبورگ، مالت، ايالات فدرال ميکرونزي، موناکو، نيوزيلند، هلند، نروژ، پالا، لهستان، برتقال، مولدووا، روماني، اسلواکي، اسلونيا، اسپانيا، سوئد، بريتانيا، ايرلند شمالي، ايالات متحده آمريکا: پيشنويس قطعنامه


وضعيت حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران
مجمع عمومي،
به پيروي از منشور سازمان ملل متحد و همچنين اعلاميه جهاني حقوق بشر (قطعنامه 217 (A III، پيمان نامه هاي بين المللي حقوق بشر (قطعنامه 2200 A XXI، ضميمه) و ساير قراردادهاي بين المللي حقوق بشر،

با يادآوري قطعنامه هاي قبلي وضعيت حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران، که مورد اخير آن قطعنامه شماره 168/62 مورخ 18 دسامبر 2007 ميباشد،

1.به گزارش دبيرکل در خصوص وضعيت حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران ((A/63/459 که به قطعنامه مجمع عمومي به شماره 168/62 منجر گرديد توجه مبذول مي دارد که اين گزارش طيف وسيعي از موارد نقض جدي حقوق بشر، شکافها و موانع حقوقي و نهادي در خصوص حفظ حقوق بشر را مشخص مي نمايد و برخي تحولات مثبت را در طي چند سال مورد بحث قرار ميدهد.

2.نگراني عميق خود را از موارد نقض جدي حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران اعلام ميدارد از جمله:

الف- شکنجه، رفتار و تنبيه تحقير آميز و غير انساني و خشن از جمله شلاق زدن و قطع اعضاء بدن؛
ب- ادامه تعداد بالاي مجازاتهاي اعدام شامل اعدام هاي عمومي و اعدام کودکان که در غياب پادمان هاي پذيرفته شده بين المللي صورت ميگيرند؛
ج- زندانياني که کماکان با خطر مجازات مرگ به صورت سنگسار مواجه هستند؛
د- بازداشتها، رفتارهاي خشن و محکوميت زناني که حق تجمع مسالمت آميز خود را به عمل مي گذارند، ايجاد رعب و وحشت ميان فعالين حقوق زنان و ادامه تبعيض عليه زنان و دختران در قانون و در عمل؛
ه- افزايش تبعيض و ساير موارد نقض حقوق بشرعليه افرادي که متعلق به اقليت هاي مذهبي، قومي، زباني و يا ساير اقليتهاي شناخته شده و نشده شامل اعراب، آذري ها، بلوچ ها، کردها، مسيحيان، يهوديان، اهل تصوف و مسلمانان اهل تسنن و مدافعان آنها باشند و به طور خاص حمله به بهائيان و دين آنها در رسانه هاي تحت حمايت دولت، افزايش شواهد مبني بر تلاش دولت براي شناسائي و کنترل بهائيان، ممانعت از ورود بهائيان به دانشگاه ها و امرار معاش آن ها، بازداشت و حبس هفت تن از رهبران بهائي بدون اعلام جرم و يا دسترسي به وکيل؛
و- وجود محدوديتهاي جدي، سازمان يافته و مداوم در آزادي برگزاري اجتماعات و گردهمايي هاي مسالمت آميز و آزادي بيان و عقيده شامل محدوديت هايي که بر رسانه ها، کاربران اينترنتي و اتحاديه هاي کارگري مي شود و افزايش آزار و اذيت، ايجاد رعب و وحشت و پيگرد مخالفين سياسي و مدافعان حقوق بشر از کليه بخشهاي جامعه ايراني شامل بازداشت، رفتارهاي خشن با رهبران کارگري، اجتماعات مسالمت آميز جامعه کارگري و دانشجويان بخصوص در فرآيند انتخابات مجلس در سال 2008؛
ز- تحديدها و محدوديتهاي شديد براي آزادي مذهب و اعتقادات شامل مفاد مندرج در پيش نويس پيشنهادي قانون مجازات کيفري که براي ارتداد حکم مرگ واجب قائل است.
ح- کوتاهي مداوم در حفظ حقوق قانوني در جريان رسيدگي و نقض حقوق زندانيان شامل استفاده سازمان يافته و خودسرانه از اعمال طولاني حبس انفرادي.

3- دولت جمهوري اسلامي ايران را به توجه به نگراني هاي بنيادي ذکر شده در گزارش دبير کل و همچنين درخواستهاي ويژه بعمل آمده در قطعنامه هاي قبلي مجمع عمومي و احترام کامل به تعهدات حقوق بشر آن دولت در قانون و عمل، خصوصا موارد زير دعوت مي نمايد:
الف- حذف قانوني و عملي قطع اعضاء بدن، شلاق و ساير اشکال شکنجه و ساير مجازاتها و رفتارهاي تحقيرآميز، غير انساني و خشن؛
ب- حذف قانوني و عملي اعدام هاي عمومي و ساير انواع مجازات مرگ که بدون توجه به پادمان هاي پذيرفته شده بين المللي صورت مي گيرند.
ج- توقف اعدام اشخاصي که در زمان ارتکاب جرم زير 18 سال سن داشته اند، متعاقب تعهدات ماده 37 پيمان نامه بين المللي حقوق کودکان (سازمان ملل، سري معاهدات، جلد 1577، شماره 27531) و ماده 6 پيمان نامه بين المللي حقوق سياسي و مدني (قطعنامه 2200 A XXI، ضميمه)؛
د- حذف استفاده از سنگسار بعنوان يکي از روشهاي اعمال مجازات مرگ؛
ه- حذف قانوني و عملي کليه اشکال تبعيض و ساير موارد نقض حقوق بشر بر عليه زنان و دختران؛
ه- حذف قانوني و عملي کليه اشکال تبعيض و ساير موارد نقض حقوق بشر در مورد اشخاصي که به اقليتهاي ديني، قومي، زباني و يا ساير اقليت ها، به رسميت شناخته شده و نشده، تعلق دارند و اجتناب از کنترل افراد به دليل اعتقادات مذهبي شان و حصول اطمينان از دسترسي اقليتها به امکانات آموزش و استخدام مانند ساير ايرانيان؛
و- به کار بستن گزارش سال 1996 گزارشگر ويژه در خصوص عدم بردباري نسبت به ساير اديان رجوع به (E/CN.4/1996/95/Add.2.) که راههائي را براي از قيد رهانيدن جامعه بهائي به جمهوري اسلامي ايران پيشنهاد نموده است.
ز- خاتمه بخشيدن به اذيت و آزار و ايجاد ترس و وحشت و پيگرد مخالفان سياسي و مدافعان حقوق بشر شامل آزاد کردن افرادي که به طور خودسرانه زنداني و يا بر اساس عقايد سياسي خود زنداني شده اند.
ح- حفظ حقوق قانوني در جريان رسيدگي و خاتمه بخشيدن به مصونيت در موارد نقض حقوق بشر.

4- به دستاوردها، پيشرفت ها و قدم هاي برداشته شده مثبت و هرچند محدود ذکر شده در گزارش دبيرکل توجه مي کند ولي اين نگراني کماکان وجود دارد که بايد قدم هاي بيشتري در رابطه با قانون و در عمل برداشته شود.

5- مجددا از دولت جمهوري اسلامي ايران درخواست مي گردد تا سابقه همکاري ناکافي خود را با ساز و کارهاي بين المللي حقوق بشر، از طريق ارائه گزارش در راستاي تعهداتش نسبت به نهادهاي ناظر بر پيمان نامه هايي که ايران عضوي از آن است و همکاري کامل با ساز و کارهاي بين المللي حقوق بشر، جبران نمايد که شامل تسهيل بازديد ها از اين کشور توسط فرستادگان ويژه مي گردد، دولت جمهوري اسلامي ايران را تشويق مي نمايد تا به همکاري در زمينه حقوق بشر و اصلاح سيستم قضايي با سازمان ملل شامل دفتر کميسارياي عالي حقوق بشر سازمان ملل ادامه دهد.

6- از دبير کل گزارش به روز شده اي در خصوص وضعيت حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران شامل همکاري با ساز و کارهاي بين المللي حقوق بشر در جلسه 64ام درخواست مي کند.

7- تصميم مي گيرد که به بررسي وضعيت حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران در جلسه شصت وچهارم مجمع عمومي تحت عنوان "ارتقاء و حفظ حقوق بشر" ادامه داده شود


شکل های متنوع جنبش، پراکتیک رزمنده و ابتکارات متغیر ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب، اثباتی است بر تداوم راه پرافتخارمان


تجمع اعتراضی و راهپیمایی تنها شکل فعالیت ما نیست و همچنین خواست آزادی و برابری در محدوده ی تنگ زمانی یک روز و یک مراسم مقید نیست، ١٦ آذر و اعتراض آن را به تمام روزهای سال بسط خواهیم داد.

شکل های متنوع جنبش، پراکتیک رزمنده و ابتکارات متغیر ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب، اثباتی است بر تداوم راه پرافتخارمان

بیانیه دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب
به مناسبت ١٦ آذر ١٣٨٧

بار دیگر در آستانه ی فرا رسیدن ١٦ آذر سالروز جنبش دانشجویی ایران هستیم.روزی که یادآور جدال تاریخی آزادی و ارتجاع در دانشگاه است.جدالی که مبارزه ی پیگیر دانشجویان ایران نشان از تداوم آن تا به امروز دارد. این جدال اما تنها به این روز خلاصه نمیشود. اعتراضات چند ماهه اخیر در دانشگاه ها نشان دهنده ی این است که چگونه دانشجویان مصممتر از همیشه در دفاع از خواسته های خود و مقابله با ارتجاع و پادگانی کردن فضای دانشگاه می ایستند. طی یکسال گذشته بیش از ٧٠ نفر از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در شهرهای مختلف دستگیر و روانه زندان شده و تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفتند. حکومت با تمام توان و امکانات خود اقدام به سرکوب دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در سراسر ایران کرد اما تداوم و هرچه گسترده تر شدن مبارزه ی ما از ١٣ آذر سال ٨٦ تا به حال دلیل مستدلی است بر شکست دستگاه سرکوب در خاموش کردن ندای آزادی خواهی و برابری طلبی در ایران .

١٣ آذر ٨٦ شعارهای "دانشگاه پادگان نیست"، "برابری حقوق زن و مرد"، "نه به جنگ"، "اتحاد با جنبش کارگری"و... را با قدرت اعتراض هزاران نفر از دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور چنان اعلام کرد و چنان به شعارهای اصلی اعتراضات دانشجویان تبدیل کرد که نه سرکوب های حکومت و نه تقلاهای برادران منتقد آن در ارگان های وابسته به حکومت نمیتواند این جنبش را مجبور به بازگشت بکند.

امتداد سرخ ١٣ آذر ١٣٨٦ تا به امروز باوجود تمامی سرکوب های حکومتی و بایکوت خبری مبلغان وطنی ومنجیان جهانی دموکراسی ولیبرالیسم، چنان خطر و جدیت واهمیتی یافته است که از شخص اول کشور تا طرفداران مشارکت انتقادی در انتخابات را به تکاپو انداخته است.

چند روز پیش وزیر علوم طی سخنانی به تکاپوی بی سابقه ی ارگان های سرکوب حکومتی در آستانه ی ١٦ آذر اعتراف کرد. بنا به گفته وی، در راستای مقابله با ضد انقلاب در روز١٦ آذر مقام اول کشور(ولی فقیه) به دانشگاه میآید.

به راستی تاثیر فعالیت های دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب و برگزاری مراسم ١٣ آذر سال گذشته تا کجاست که مردان حاکمیت این چنین به تکاپو افتاده اند و شخص اول مملکتی را برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی در مقابله با دانشجویان به دانشگاه میاورند؟ به راستی در چه دوره ای به سر میبریم که هر صدای اعتراضی اینچنین اندام حاکمیت را به لرزه درمیاورد؟

ما، دانشجویان آزادی خواه وبرابری طلب با شروع فعالیت هایمان از سال ٨٢ و مشخصا تحت این عنوان از خرداد ٨٥ بااعلام این شعار که "دانشگاه پادگان نیست" به جنگ نظامی کردن و بستن فضای دانشگاه ها و جامعه رفتیم و همانطورکه امروز آشکار است نه تنها سکوت وخفقان نتوانست حاکم شود، بلکه طیف وسیعتری از دانشجویان و دانشگاه ها به سیاست و پراتیک مبارزه روی آوردند با این تفاوت که این بار این جنبش و رادیکالیسم آن نه تنها از نوع سازشکارانه و انجمنی و وابسته به جناح های حکومتی نیست بلکه از قابلیت های انکار نشدنی ای برخوردار است که آشکارا تبدیل به پایگاه ومحل استقرار نیروی تغییر و آزادی خواهی و برابری طلبی شده است و همین مسئله است که تا این اندازه دستگاه سرکوب حاکم را به جنبش انداخته است.

امروز ما نسبت به اراده وحرکتی که در برنامه های تنظیم شده اش جامعه و دانشگاه را پادگانی باب میل خود تصویر کرده است با فریادی رسا می گوییم "نه" و خطاب به مردم، کارگران و زنان تحت ستم ایران اعلام میداریم که در شرایط کنونی که جنبش ما در موقعیتی حساس و ویژه به سر میبرد لازم است که با تمام آنچه در توان داریم و با اتحاد و همبستگی طبقاتی بیش از پیش در برابر این پادگانی شدن فضای زیست جامعه ایستاده و برای تحقق آرمان های انسانی خود بکوشیم .

ما امسال در اصول بر شعارها و روش های خود پای می فشاریم و آزادیخواهی و برابری طلبی راپاسخگوی نیاز هاو ضرورتهای امروزجامعه ایران میدانیم و این نکته را علاوه بر تمامی دانشجویان، به تمامی کارگران، زنان و اقشار و گروههای دیگر جامعه یاد آوری می نماییم.

ما، دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب به نمایندگی اعتراض رادیکال هزاران دانشجو در سراسر کشور اعلام میکنیم که مخالف پادگانی شدن فضای دانشگاه و جامعه هستیم و آزادی تشکل و بیان حق همه دانشجویان، کارگران، زنان و دیگر اقشار و گروه های جامعه است. اعلام میکنیم که همه زندانیان سیاسی باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند. اعلام میکنیم که اتحاد ما با جنبش کارگری اتحادی ناگسستنی است و همچنین اعلام میکنیم که خواهان از بین رفتن هرگونه نابرابری و تبعیض جنسیتی در تمامی سطوح اجتماعی هستیم.

راهی که ما آغاز کرده ایم راهی نیست که با تهدید و بازداشت و زندان و شکنجه متوقف شود. موجودیت ما از جنس موجودیت جریانات ساخته ی جناح های حکومتی نیست که بنا به میل حاکمان هر از چند گاهی به جناحین غلت میزنند. ارعاب و سرکوب بر جنبشی که موجودیت خود را از تضادهای بنیادین اجتماعی میگیرد تاثیر بلندمدتی نخواهد داشت و به همین دلیل است که موج سرکوب آغاز شده از ١٣ آذر سال گذشته که همچنان ادامه دارد (و در روزهای اخیر به احضار و تهدید دوباره ی رفقایمان انجامیده است) حتی قدمی منجر به عقب نشینی ما از آرمان های انسانیمان نخواهد شد.

امسال در واکنش به حضور قدرتمندانه ی جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی، حکومت در بالاترین مقام خود(رهبری) به مقابله با دانشجویان می آید. به سادگی قابل تصور است که دستگاه سرکوب تا چه اندازه ای محیط دانشگاه را در این روز امنیتی خواهد کرد. به فاصله ی کوتاهی از اعلام این خبر توسط وزیر علوم، طیف راست (دفتر تحکیم وحدت) خبر برگزاری مراسم خود را منتشر می کند تا اثبات دیگری باشد بر همسفرگی تاریخی پسران خلف سرکوبگران جنبش دانشجویی با پدرانشان. اما در چنین زمانه ای که چهره ها و سازمان های جاعل تاریخ به سازشکاری و فرقه گرایی و شعبده بازی های سیاسی روی آورده اند و در برابر یورش خصمانه ی سرمایه، که زیربنای اقتصادی اش را با حکومت نظامی سیاسی و فرهنگی در روبنا گره زده است، مقاومت و ابتکار دانشجویان آگاه و مبارز تضمین کننده ی تداوم راه آزادی خواهی و برابری طلبی است. حرکت دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب از همان ابتدای امر بر بطن مبارزه ی طبقاتی موجود در جامعه شکل گرفت و پشتگرمی آن به شور و انگیزه ی محرومان و ستمدیدگان جامعه برای دستیابی به آرمان هایشان بود و نه لابی های سازشکارانه با عاملین استبداد حاکم.

16 آذر امسال اگر چه بر بستر تلاش برای سرکوب فعالان این جنبش می گذرد، اما این تلاش برای عقب گرداندن تاریخ به مضحکه ی عاملین آن خواهد انجامید. همانگونه که بارها اعلام کرده ایم تجمع اعتراضی و راهپیمایی تنها شکل فعالیت ما نیست و همچنین خواست آزادی و برابری در محدوده ی تنگ زمانی یک روز و یک مراسم مقید نیست، ١٦ آذر و اعتراض آن را به تمام روزهای سال بسط خواهیم داد. شکل های متنوع جنبش، پراکتیک رزمنده و ابتکارات متغیر ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب، اثباتی است بر تداوم راه پرافتخارمان .

زنده باد آزادی!
زنده باد برابری!

دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه های سراسر کشور

حزب سبزهای ایران از همه دانشجویان آزادیخواه می خواهد که تمامیت رژیم جمهوری اخوندی را به لرزه بیاندازند

حزب سبزهای ایران 14 آذر 1387

شانزدهم آذر، روز دانشجو را هر چه باشکوهتر برگزار کنیم

شانزدهم آذر یادآور بیش از نیم قرن مبارزات آزادیخواهانه و مترقی دانشجویان برای دستیابی به آزادی، رفاه و پیشرفت مردم ایران است. در روز 16 آذر 1332 فندچی، بزرگ نیا و رض
وی بر اثر یورش نیروهای مسلح رژیم شاه به دانشگاه تهران جان باختند. از آن پس دانشجویان مبارز، یاد و بزرگداشت این سه دانشجوی آزادیخواه را دستمایه جنبشی والا و مترقی بر علیه ظلم و زور کرده اند.

دانشجویان مبارز ایران امسال در آستانه 16 آذر اعتراضات خود را بر علیه سیستم سرکوب رژیم در دانشگاههای مختلف در سراسر کشور آغاز کرده اند. دانشگاههای پلی تکنیک تهران، بوعلی سینای همدان و تربیت معلم تبریز از جمله مکانهای اعتراض دانشجویان مبارز بوده است.

حزب سبزهای ایران از همه دانشجویان آزادیخواه در سراسر کشور می خواهد که در ر
وز 16 آذر با گسترش تظاهرات، تحص و اعتراضات خود، در این روز تاریخی، تمامیت رژیم جمهوری اسلامی را به لرزه بیاندازند.

حزب سبزهای ایران

Wednesday, December 03, 2008

تقاضا ازدوستان و رفقائی که مایل‌اند در بحث‌های کمیته‌ی میزکتاب آمستردام شرکت داشته و از ارائه دهندگان بحث باشند





جلسات بحث‌ و گفتگو
در رابطه با جنبش کارگری ایران



بحث دوم: استبداد، دیکتاتوری و دمکراسی در رابطه با جنبش کارگری در ایران


یک‌شنبه ١٤ دسامبر ٢٠٠۸ از ساعت ٢ تا ۶ بعدازظهر


سخنرانان: عباس فرد، بهمن آرام

از دوستان و رفقائی که مایل‌اند در بحث‌های کمیته‌ی میزکتاب آمستردام شرکت داشته و از ارائه دهندگان بحث باشند؛ تقاضا می‌شود با تلفن یا ایمیل کمیته‌ی میزکتاب آمستردام
( که در پائین همین آفیش آمده است)
تماس بگیرند و تلفن یا ایمیل خود را در اختیار مسئولین امر جهت تنظیم برنامه قرار دهند.

آدرس کمیته‌ی میزکتاب آمستردام: 1e Weteringplantsoen 2/C
از ایستگاه مرکزی قطار با ترام‌های: ۱۶، ۲٤ و ۲۵ ایستگاه:
Weteringsciruit

کمیته‌ی میزکتاب آمستردام، متشکل از:
انقلابیون کمونیست، سازمان ١۹ بهمن، شورای سوسیالیست‌های مسلمان، کانون زندانیان سیاسی ایران (در تبعید) - هلند و هواداران حزب کار ایران (توفان) -هلند.

Tel: +۳۱ ۶۲۵ ۰۵۰ ۱۵۵
mize_ketab@hotmail.com
Weteringsciruit

Sunday, November 30, 2008

جان فرزاد كمانگر را نجات دهيد / اتحاد بين المللى در حمايت از كارگران در ايران


جان فرزاد كمانگر را نجات دهيد

فرزاد كمانگر، معلم 33 ساله، در خطر اعدام قرار دارد، و با وجود اينكه طبق اخبار موجود حكم اعدام ايشان در تاريخ 26 نوامبر به اجرا در نيامد اما ايشان كماكان در انتطارى دهشتناك براى اجراى حكم اعدام هستند. فدراسيون آموزش بين الملل و سايت بين المللى ليبر استارت كمپينهايى اضطرارى را براى لغو حكم اعدام فرزاد كمانگر و آزادى وى برگزار كرده اند كه مورد حمايت وسيع سازمانهاى كارگرى، مترقى و حقوق بشرى در كشورهاى مختلف قرار گرفته است.

از تمامى فعالين كارگرى، مدافعين طبقه كارگر و مخالفين مجازات اعدام ميخواهيم كه به هر طريق ممكن و موثر كه صلاح ميدانند منجمله حمايت از كارزار ليبر استارت براى نجات جان فرزاد كمانگر اقدام نمايند


اتحاد بين المللى در حمايت از كارگران در ايران

.................................................
Act NOW! Save the life of Farzad Kamangar
http://www.f-kamangar.hra-iran.org/english/page-e17.html



Saturday, November 29, 2008

تلاشی دیگر برای افشای محروم بودن مردم ایران از مسلم ترین حق آنها یعنی حقوق بشر


تلاشی دیگر
برای افشای محروم بودن مردم ایران
از
مسلم ترین حق آنها
یعنی
حقوق بشر!


در این گردهمآیی متن 30 اصل پایه ای اعلامیه جهانی حقوق بشر*، که به 30 بالن کوچک سفید متصل هستند،پس از خوانده شدن به ترتیب به آسمان رها خواهند شد.

ما، ایرانیان،نیزبشریم !
ورعایت حقوق بشردر مورد ما، آرزوی ما ومانند هر شهرونددیگر دراین جهان ، مسلم ترین حق ماست!
براین حقیقت باید مجددا تاکید کرد،
که مبارزه درراه حقوق بشر وعلیه استبداد وحشی حاکم برایران ،مانند مبارزه برای مهارسود جویی بی حد ومرزدرسیستم مالی جهان، ویا تلاش برای حفظ محیط زیست،اکنون بیش از هرزمان ،برای حفظ تمدن بشری ضروری است!

بکوشیم تا جهان بداند،
که اعمالی نظیرشلاق زدن،سنگسار ،قطع دست وپا،درآوردن چشم ،اعدامهای جمعی ،اعدام کودکان وزنان ، سرکوب مداوم دگر اندیشان و...، مانند بسیاری از دیگر اعمال وقوانین جمهوری اسلامی، هیچکدام هرگز باتایید وتصویب نمایندگان واقعی و انتخاب شده از سوی مردم ایران،درآزادی کامل، نبوده است :مردمی که 80سال پیش نمایندگانشان در مجلسی که در شرایطی نسبتا آزاد انتخاب شده بود،حداکثر مجازات یک متهم به قتل زیر 18سال را 5سال زندان تعیین کرده بودند!**

اعمال این چنینی جمهوری اسلامی،در جهان، باید به نام خود او ونه به نام مردم ایران، شناخته شود !

در آستانه فرارسیدن 10دسامبر 2008، شصتمین سالروزتصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، در تجلیل از 60 سال مبارزه جهانی دراین راه ودر محکومیت 30سال نقض علنی وبی پروای حقوق بشردرایران توسط جمهوری اسلامی، برای بیست ویکمین سال متوالی گرد هم می آییم !***

آخرین نمونه این نقض علنی وبی پروا، اعدام جمعی 10 نفر،از جمله یک زن،فاطمه حقیقت پژوه 37ساله ومادر2فرزند، درزندان اوین تهران در26نوامبر2008 ونیز صدور حکم درآوردن 2چشم یک فرد درتهران است. فاطمه حقیقت پژوه بعد از7سال زندان، درروز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان اعدام شد. درصورت عدم اعتراض جدی یکی از قربانیان بعدی می تواند فرزاد کمانگر معلم هموطن کرد ما که به اعدام محکوم شده است، باشد .
محل گرد همآیی:
شهر کلن، مقابل کلیسای دم
شنبه 6 دسامبر 2008 ساعت 2وربع بعدازظهر


جمعیت دفاع اززندانیان سیاسی ایران-کلن 8 آذر 1387
*****************************************************************

* این 30 اصل به طور خلاصه عبارتند از: آزادی برابری وبرادری انسانها -ممنوعیت هر
نوع تبعیض- حق زندگی در آزادی وامنیت- ممنوعیت بردگی به هر شکل- ممنوعیت هر نوع شکنجه وفشار به هر شکل- محافظت هرفرد توسط حق وقانون- برابری در برابر قانون- حق دفاع از حقوق پایمال شده در مقابل دادگاه-ممنوعیت دستگیری واخراج بی دلیل از کشور- حق برخورداری از یک محاکمه عادلانه وعلنی در مقابل دادگاه بی طرف- اصل بربی گناه بودن هر فرد است تازمانی که عکس آن ثابت شود وداشتن حق وکیل- محفوظ بودن زندگی ومسایل خصوصی افراد وخانواده شان وممنوع بودن زدن تهمت دروغ- حق زندگی وسفردر وبه هر محل – حق پناهنده شدن- حق داشتن ویا تغییر تابعیت، وممنوعیت لغو آن- حق تشکیل داوطلبانه خانواده وبرابری زن ومرد درآن- محترم بودن حق مالکیت شخصی- آزادی انتخاب مذهب – آزادی عقیده،بیان وفکر- آزادی تجمع وتشکل- آزادی انتخاب وانتخاب شدن وداشتن رای برابر- حق داشتن امکان رشد وپیشرفت- حق داشتن کار وآزادی انتخاب شغل ودریافت حقوق برابر بایکدیگر ودفاع از منافع صنفی- حق داشتن امکان تفریح ومرخصی واستراحت ومحدود بودن ساعت کارروزانه- حق دریافت کمک در موقع ازکار افتادگی وبیکاری- حق دریافت آموزش رایگان وانتخاب رشته تحصیلی دلخواه- حق استفاده از امکانات فرهنگی وعلمی وفعال بودن در آن- لزوم برقراری قوانینی در همه کشورها که دستیابی انسانها به این حقوق را ممکن کند- لزوم احترام وپذیرش آزادی دیگران- هیچ کشور ،فرد وجامعه ای حق نقض قوانین وحقوق یاد شده را ندارد.

** مجلس فعلی جمهوری اسلامی وظیفه" قانونی" کردن کامل تمامی اعما ل سرکوب گرانه وقرون وسطایی این رژیم رااز طریق تصویب مجموعه ای به نام قانون مجازات اسلامی به عهده دارد.

*** در 10دسامبر1988 ،روز جهانی حقوق بشر، وهمزمان باقتل عام هزاران زندانی سیاسی توسط جمهوری اسلامی بیش از 2هزار ایرانی در شهر بن در یک گرد همآیی، که شاید اولین گرد هم آیی ایرانیان به مناسبت 10 دسامبر باشد، به نقض خشن حقوق بشر در ایران اعتراض کردند.از آن پس تا به ا مروز، جمعیت دفاع اززندانیان سیاسی ایران-کلن هرساله به این مناسبت اقدام به برگزاری یک گرد همآیی کرده است.
.


Thursday, November 20, 2008

Sunday, November 16, 2008

در سی امین سالگرد تظاهرات زنان علیه حجاب اجباری کارزار زنان به استقبال روز جهانی زن در 8 مارس 2009 می رود


در سی امین سالگرد تظاهرات زنان علیه حجاب اجباری

کارزار زنان به استقبال روز جهانی زن در 8 مارس 2009 می رود!



در آستانه سی امین سالگرد بزرگترین تظاهرات زنان ایران در مارس 1979 علیه حکم خمینی برای حجاب اجباری و آغاز برقراری قوانین اسلامی علیه زنان هستیم. مبارزه ای که بدون شک نقطه عطف نوینی در جنبش زنان در تاریخ معاصر ایران است. این تظاهرات بزرگترین و اولین "نه" بزرگ زنان ایرانی به کلیه قوانین زن ستیزانه برگرفته از دین و شریعت بود. این تظاهرات سرفصل سه دهه مقاومت و مبارزه زنان ایران علیه حاکمیت ارتجاعی رژیمی است که پایه هایش بر فرودستی و سرکوب زنان بنا شده است.

این مبارزه سرفصل سه دهه جدال جنبش زنان بر سر افق، برنامه و راهکارهایی جهت رهایی و آزادی زنان است.

در شرایطی که زنان ایران در صف اول قربانیان فقروبدختی ، نا امنی و سرکوب و پیامدهای اجرای برنامه های ویرانگر نظام سرمایه داری در جهان هستند، چه افق و برنامه سیاسی می تواند راهکارهای مبارزاتی جنبش زنان را جهت مقابله و مبارزه علیه این وضعیت و پیشروی آنان جهت دست یابی به افق های گسترده تر آزادی و رهایی ترسیم کند.

در شرایطی که نظام جمهوری اسلامی در بحران مشروعیت سیاسی در سطح ملی و بین المللی بسر می برد چگونه جنبش زنان می تواند از این فرصت برای تحرک بخشیدن به مبارزات خود و تعمیق مبارزات دمکراتیک کل جامعه جهت برقراری جامعه ای آزاد و دمکراتیک و لغو هرگونه ستم و استثمار زنان سود جوید؟

در شرایطی که تضادهای رژیم جمهوری اسلامی و دول امپریالیستی هم چنان در حال حدت یابی است و خطر دخالتگری های ویرانگر از تحریم های همه جانبه اقتصادی گرفته تا جنگی تجاوزگرانه مردم ایران را تهدید می کند، جنبش زنان با چه افق و برنامه ای می تواند استقلال خود را حفظ کرده و نگذارد توان و انرژی میلیونها زن پشتوانه جدال و تضادهای ارتجاعی رژیم جمهوری اسلامی و دول امپریالیستی در راس آن آمریکا شود؟

جنبش زنان ایران در روند گسترش و پویایی خود با جدال های فکری و نظری بیشماری برای پیشروی روبروست.

آیا جنبش زنان ایران در آستانه سی امین سالگرد وسیع ترین و بزرگترین مبارزات زنان در سال 1357 و هم چنین صد سال پس از مبارزات زنان در جنبش مشروطه می تواند با ایستادن بر شانه های نسل های پیشین خود، افق و چشم اندازی گسترده از رهایی و برابری واقعی خود را ترسیم کند؟ با کدام افق، کدام برنامه و کدام راهکار؟

کارزار زنان در تدارک سمیناری در روزهای 6 و 7 مارس 2009 در شهر استکهلم (سوئد) برای پیشبرد این امر است. بدین وسیله از همه زنان فعال علاقمند دعوت می کنیم برای ارائه نظر و سخنرانی در این سمینار شرکت کنند. این سمینار با راهپیمائی جهت همبستگی با مبارزات زنان جهان در روز 8 مارس به پایان می رسد.

مهلت ثبت نام برای سخنرانی در این سمینار از تاریخ 10 نوامبرتا 10 دسامبر 2008می باشد.

برای ثبت نام با ئی میل زیر تماس بگیرید:
Seminar_karzar_2009@yahoo.com

کارزار مبارزه برای لغو کلیه قوانین ضد زن و مجازات های اسلامی علیه زنان
http://www.karzar-zanan.com

پرستو فروهر - آرش فروهر: در بزرگداشت داریوش و پروانه فروهر در دهمین سالگرد به خون نشستگان، ما را همراهی کنید


بزرگداشت دهمین سالگرد قتل پروانه و داریوش فروهر

http://i15.tinypic.com/2upvara.jpg


یاد آر

در بزرگداشت داریوش و پروانه فروهر

در دهمین سالگرد به خون نشستگان، ما را همراهی کنید

پرستو فروهر - آرش فروهر

مکان: خیابان سعدی جنوبی، خیابان هدایت، کوچه شهید مردازاده، پلاک 22

زمان: آدینه یکم آذر، ساعت 3 تا 5 بعد از ظهر

..............

به نام ایران

هم میهنان

با حضور خود در گرامی داشت دهمین سالروز دشنه آجین شدن سرداران ملی ایران توسط شب پرستان اهریمن سرشت یاد آنان را گرامی داشته و در پویندگی راه آنان بکوشیم تا انیران آزمند بدانند تا گیتی بپاست و تا خون در رگان ایرانیان جریان دارد لحظه ای از اندیشه آزادگی و آزادی و سر بلندی نیا خاک اهورایی خود از پا نخواهند نشست

یادشان گرامی باد

جاوید ایران و پاینده ایرانی

اشکان رضوی


Thursday, November 13, 2008

بیان نامه و فراخوان کمیته مبارزه با سانسورِ کانون نویسندگان ایران: 13 آذر ، روز مبارزه با سانسور، به یاد جان‌باختگان آذرماه

..........
بیان نامه و فراخوان کمیته مبارزه با سانسورِ کانون نویسندگان ایران

13 آذر
روز مبارزه با سانسور
به یاد جان‌باختگان آذرماه 77



آزادی اندیشه و بیان حق طبیعی هر انسانی‌ست، زیرا به طور طبیعی هر انسانی می‌اندیشد و هیچ دلیل طبیعی نیز برای جلوگیری از بیان اندیشه‌ی او وجود ندارد. آن چه موجب سلب این حق از انسانی می‌شود، منافع نظام‌هایی است که برای تداوم خود در صدد حذف اندیشه‌ی مخالف برمی‌آیند. به این ترتیب اکنون این حق طبیعی کم و بیش در سراسر جهان- گیریم به درجات مختلف- از سوی مراجع قدرت از افراد انسان سلب می‌شود. اما سلب آزادی بیان تنها با توقیف کتاب‌ها، نشریات و روزنامه‌ها یا جلوگیری از نشر و پخش آثار نویسندگان و اندیشمندان صورت نمی‌گیرد. حذف فیزیکی صاحبان قلم و اندیشه و تعقیب و آزار آنان نیز شکل دیگری از سرکوب آزادی بیان است. هرساله صدها اندیشمند، نویسنده و روزنامه‌نگار تنها به دلیل انتشار اندیشه‌ها و عقاید خود یا کوشش برای بیان و افشای واقعیت‌های اجتماعی به قتل می‌رسند، به زندان می‌افتند، یا به شکل‌های دیگر تحت فشار و تعقیب قرار می‌گیرند.

بنا به آمار گزارشگران بدون مرز، فقط در سال ۲۰۰۶، ۹۵ روزنامه‌نگار کشته و ۱٣۵ نفر زندانی شده‌اند. در مورد نویسندگان و اندیشمندانی که صرفا به دلیل ابراز عقاید و بیان اندیشه‌های خود کشته یا زندانی شده‌اند آماری در اختیار نداریم، اما پیوسته شاهد اخبار پراکنده از این دست نیز هستیم.

اما وضع ایران از بیشتر کشورهایی که در آن‌ها آزادی اندیشه و بیان سلب می‌شود، وخیم‌تر است. البته جامعه ایران و به‌ویژه نویسندگان و هنرمندانِ آن سال‌‌هاست که با پدیده‌ی سانسور دست به گریبان‌اند؛ اما ظرف دو سه سال اخیر این پدیده چنان دامنه‌ی گسترده‌ای یافته است که جز قلع و قمع فرهنگی نامی بر آن نمی‌توان نهاد. انبوه کتاب‌هایی که ماه‌ها و سال‌ها در انتظار اخذ مجوز در ساختمان ارشاد بر روی هم انباشته می‌شوند گواه این مدعاست،‌ و این در حالی‌ست که متولیان سانسور مطالب بسیاری از کتاب‌هایی را هم که اجازه انتشار می‌یابند دستکاری و در آن‌ها اعمال نظر می‌کنند. علاوه بر این، سینما،‌ تئاتر، موسیقی، وبلاگ‌نویسی، سایت‌های اینترنتی و دیگر عرصه‌های اندیشه و بیان نیز از این دست‌اندازی‌ها که هر روز شدیدتر می‌شود در امان نیستند. مجموع این شرایط معنایی جز سرکوب خلاقیت و ممانعت از ابراز وجود نویسندگان و هنرمندان ندارد. دستگاه سانسور در حقیقت نه کلمه و تصویر، بلکه خودانگیختگی و ابراز آن را که حق طبیعی هر انسانی‌ست سلاخی می‌کند و به این ترتیب حق جامعه را برای برخورداری از ادبیات و هنرِ غیرحکومتی و پیشرو لگدمال می‌سازد.

کانون نویسندگان ایران که دو تن از چهره‌های برجسته آن، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، در سال‌های اخیر در راه آزادی اندیشه و بیان جان باخته‌اند، به پیروی از اصول مندرج در منشور خود، در برابر این موج رو به گسترش سانسور که بسیاری از نویسندگان و هنرمندان را در عمل خانه‌نشین کرده و آثار آنان را در محاق فرو برده است، اعتراض و انزجار خود را اعلام می‌کند.

در همین راستا، کمیته مبارزه با سانسورِ کانون روز ۱٣ آذر را به یاد جان‌باختگان آذرماه ۷۷ به عنوان روز مبارزه با سانسور اعلام و از نویسندگان و هنرمندان در داخل و خارج کشور می‌خواهد تا صدای اعتراض خود را با صدای ما درآمیزند. باشد که روزی سایه سنگین سانسور از سر ادبیات و هنر برداشته شود.

نویسندگان و هنرمندان در ایران و جهان!
اتحادیه‌های نویسندگان!
انجمن‌های قلم در سراسر جهان!
شما را فرا می‌خوانیم تا ضمن به رسمیت شناختن این روز، از حرکت ما در مبارزه با سانسور به هر طریق ممکن حمایت کنید.

کمیته‌ مبارزه با سانسور
کانون نویسندگان ایران
۲۲ آبان ۱٣٨۷

Tuesday, October 28, 2008

اطلاعیه خانواده های جان باختگان راه آزادی پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده


دهمین سالگرد فاجعه قتل های زنجیره ای

اطلاعیه خانواده های
جان باختگان راه آزادی
پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری، محمدجعفر پوینده

هم میهنان

در آستانه دهمین سالگرد فاجعه قتل های سیاسی آذر هزار و سیصد هفتاد و هفت، یاد جانباختگان این جنایت ها، داریوش و پروانه فروهر، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده را به همراه یاد یکایک قربانیان قتل های سیاسی در ایران گرامی می داریم.

ما همچنان بر خواست خود برای افشای تمامی حقایق در مورد این جنایت های ضدبشری و تشکیل دادگاهی صالح برای رسیدگی به این جنایت ها پای می فشاریم. کشتار دگراندیشان در ایران که به صورت سازمان یافته و از درون نهادهای حکومتی انجام شده، زخم بازی است بر وجدان عمومی جامعه ایران. هر یک از ما در جایگاه خویش خود را مسوول دادخواهی این جنایت ها می دانیم.

با امید به استقرار آزادی و عدالت در ایران!

خانواده های فروهر، مختاری، پوینده

Thursday, October 23, 2008

بزرگداشت اردشير محصص و احمد محمود، با نمايش دو فيلم مستند ساخته بهمن مقصودلو در باره اين دو هنرمند


بزرگداشت

اردشير مُحصص (طراح و کاريکاتوريست)
و
احمد محمود (داستان نويس)
در سوئد
نمايشِ دو فيلمِ مُستند از
بهمن مقصودلو
و
گفت وشنود با فيلمساز

*

اردشير مُحصص
(ساخته‌شده در سال ۱۹۷۲، ۲۰ دقيقه، سياه و سفيد)
و
احمد محمود، نويسنده ی انسان گرا
(ساخته‌شده در سال ۲۰۰۴، ۶۰ دقيقه، رنگی، سياه و سفيد)

گوتنبرگ: جمعه، ۳۱ اکتبر ۲۰۰۸، از ساعت ۱۸ تا ۲۱، در Folkets Hus – Hammarkulle
مالمو: شنبه، اول نوامبر، از ساعت ۱۵ تا ۱۸، در محل انجمن ايران و سوئد
استکهلم: يکشنبه، دوم نوامبر، از ساعت ۱۳ تا ۱۶، در ساختمانِ ABF مرکزی

برگزارکنندگان:
مرکز آموزشی ايران، خانه هنر و ادبيات، انجمن ايران و سوئد، راديو همبستگیِ استکهلم
با همياری ABF

Monday, October 20, 2008

به مناسبت درگذشت مهدی فروغ



به مناسبت درگذشت مهدی فروغ
استاد ادبيات نمايشی و موسيقی شناسی
بيانيه گروهی از دوستداران و علاقمندان و شاگردان قديمی دکتر مهدی فروغ


دکتر مهدی فروغ، استاد فرهيخته و فرزانة ادبيات نمايشی و موسيقی شناسی، در گذشت.

همة کسانی که از سال های ميانی دهة سی به اين سو با تئاتر نوين ايرانی سر و کار دارند، خدمات پی گير و پرارزش دکتر مهدی فروغ را در پاگرفتن و غنای فرهنگ تئاتری کشور ما به خاطر دارند و هر يک به گونه ای از حضور و تاًثير پربار او بهره برده اند.

وی ابتدا ادارة هنرهای دراماتيک و انجمن دوستداران تئاتر را در ادارة هنرهای زيبای کشور تاًسيس کرد و چند سال بعد هنرکدة هنرهای دراماتيک را بنياد گذاشت. اين مسئوليت ها او را از کار مداوم تحقيق و تاًليف و ترجمه در زمينه های ادبيات و موسيقی ايرانی، موسيقی کلاسيک، همچنانکه نمايشنامه و ادبيات نمايشی جهان غرب باز نمی داشت.
دکتر فروغ از جمله شخصيت هائی بود که فضيلت و دانش را با تقوی و پاکدامنی تواًمان دارند و شاگردانش هم از علم و آگاهی او می آموختند و هم از خلق و خو و دلبستگی اش به ارزش های انسانی.

ما دوستداران و علاقمندان و شاگردان قديمی دکتر مهدی فروغ، که در پاريس يا حومة آن اقامت داريم، درگذشت او را به اهل ادب و فرهنگ ميهنمان، همچنانکه به خويشان و نزديکان او، بويژه به فرزند ارجمند ايشان، استاد موسيقيدان علی فروغ، تسليت می گوئيم.

هومن آذرکلاه – پرويز احمدی نژاد – بهمن امينی - سام بدری - علی بدری – عزيز الله بهادری - حميد جاودان - محمّد جلالی (سحر) – بهی جنتّی عطائی – مريم خاکی پور – حميد دانشور - رضا دانشور – فريبرز دفتری - ابراهيم دينا - صدرالدين زاهد – بهروز شاه محمّدلو - کاظم شهرياری – حسين طاهری دوست – شاهرخ مشگين قلم - عباس معيری – فتنة مقدّم - ابراهيم مکّی - منوچهر نامور آزاد – شکوه نجم آبادی – محسن يلفانی


Sunday, October 19, 2008

نخستین بیان نامه کمیته آمریکائیان و ایرانیان پیشرو


بیان نامه کمیته آمریکائیان و ایرانیان پیشرو (پیک)

هم میهنان عزیز،

ما تعدادی از ایرانیان مقیم آمریکا، با گرایشات سیاسی گوناگون گرد هم آمده ایم تا ضمن توافق بر چند اصل روشن و شفاف، در چارچوب منافع مشترکی که مشخص کرده ایم، با یکدیگر همکاری کنیم. ما یک حزب سیاسی نیستیم و آغوش خود را بر روی همه کسانی که با اصول اعلام شده در زیر موافقند، می گشائیم.
ما امضاء کنندگان زیر سرانجام پس از چند ماه گفتگو و تلاش مشترک، کمیته آمریکائیان و ایرانیان پیشرو (پیک) را بنیان گذاشته ایم.

به امید آنکه با همکاری همه هموطنان بتوانیم قدمی در راه منافع ایرانیان مقیم آمریکا و همچنین هموطنان عزیزمان در داخل کشور برداریم. ما معتقدیم که اولین گام در راه نیکبختی ایران و ایرانی، در هر نقطه جهان، رهایی وطن از حکومتی است که با نام جمهوری اسلامی، فرهنگ، حیثیت و سرنوشت ایرانیان را در معرض نابودی قرار داده است.

هیات موسس:
استاد رحمان اسداللهی ، دکتر حسین اشراقی، بیژن افتخاری، حسن داعی، ایرج درخشان، مهدی ذوالفقاری، نسترن سمیعی، بهروز شهابی، زهره شیشه، دکتر ناصر طهماسبی، دکتر شهلا عبقری، دکتر سیاوش عبقری، دکتر شراره عمادی، کیوان کابلی، دکتر حسن ماسالی، مهندس بهرام مشیری.
ما که هستیم؟

ما گروهی ایرانی آمریکائی هستیم که به دموکراسی باور داریم و استقرار یک سیستم دموکراتیک و سکولار در ایران را برای صلح منطقه ای و جهانی لازم میدانیم. تجربه تاریخی در دنیا بما آموخته است که با اعمال تحریم های همه جانبه در حمایت حقوق بشر و جنبش آزادی خواهانه مردم ایران، رژیم آپارتاید و خودکامه اسلامی سریعتر فرو ریخته، و مردم به آزادی و دموکراسی دست خواهند یافت. ما بر این باوریم که موثرترین و کم هزینه ترین راه گذر از نظام استبدادی مذهبی در ایران، قطع شریان های مالی رژیم بویژه نفت می باشد.

ما در سیاست و مذهب، گروهی غیر جانبدار هستیم و با همه افراد و گروهها و احزابی که با ما هم باور باشند، ارتباط و همکاری خواهیم داشت، و برای جلب حمایت از دیگران تلاش خواهیم کرد.

رژیم بنیاد گرا و تمامیت خواه حاکم بر ایران بر اساس ساختار سیاسی و ایدئولوژیک خود، تلاش در گسترش حوزه نفوذی ایدئولوژی خود دارد. حمایت های این رژیم از گروه های تروریستی، فعالیت در جهت تولید سلاحهای اتمی، عدم پذیرش معیارهای جهانی و بین المللی و خواست محو کشور اسرائیل، نقض حقوق بشر در ابعاد وسیع در ایران، خطری دائمی برای همه مردم دنیا بطور عام و مردم ایران و امریکا بطور خاص میباشد، ما این سیاست ها و عملکردهای رژیم اسلامی را محکوم می کنیم. ما مخالف جنگ و دخالت نظامی خارجی در ایران هستیم.

اهداف ما:
۱- تلاش برای ادامه و تشدید تحریم ها ی جهانی علیه رژیم اسلامی در ایران تا زمانیکه نقض حقوق بشر متوقف نشده است و خطرات این رژیم برای مردمان ایران و جامعه جهانی وجود دارد. اَزادی زندانیان سیاسی اولین قدم در جهت توقف نقض حقوق بشر در ایران است.

۲- افشای فعالیت های شبکه وسیع لابی گران رژیم و اتخاذ سیاست های مناسب برای مقابله و خنثی کردن اَنها.

3- تلاش در گسترش پیوند دوستی میان مردم ایران و آمریکا.
راه کارها برای تحقق اهداف:
- بسیج جامعه آمریکائی ایرانی تبار برای شرکت در پروسه سیاسی امریکا.
- جلب حمایت مردم، نهاد ها و گروه های مختلف امریکائی در زمینه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی وغیره.
- جلب حمایت قانون گزاران و مقام های سیاسی.
- استفاده از رسانه های امریکائی برای انعکاس خواست های خود.
- استفاده از رسانه های تصویری و نوشتاری فارسی زبان برای بسیچ ایرانیان.
- برپا ساختن کنفرانس ها و نشست ها برای آگاهی رسانی و آموزش در سطح جامعه.
http://www.iranian-americans.com/

(310) 933-5682
paicorg@gmail.com

PAIC
P.O.Box 541
Montrose, Ca 91021-0541

Thursday, October 16, 2008

مرعوب شدن در مقابل این تهدیدها و برچسب‌های بازدارنده و دست كشیدن از آزادی‌خواهی را در شأن هیچ نویسنده و اهل قلمی نمی‌دانیم / كانون نویسندگان ایران


مرعوب شدن در مقابل
این تهدیدها و برچسب‌های بازدارنده و دست كشیدن از آزادی‌خواهی را
در شأن هیچ نویسنده و اهل قلمی نمی‌دانیم


كانون نویسندگان ایران




مردم شریف و آزاده!
دیری است كه به شیوه‌های گوناگون می‌كوشند كانون نویسندگان ایران را از انجام تعهدی كه در دفاع از آزادی اندیشه و بیان دارد بازدارند. برای چند سال مانع برگزاری مجمع عمومی كانون و انتخاب هیئت دبیران آن شدند، تا این كه سرانجام امسال كانون توانست به روش مكاتبه‌ای كه در واقع به آن تحمیل شد هیئت دبیران خود را انتخاب كند. در پی این انتخابات، تهدید و سركوب و خط و نشان كشیدن نیز به اقدامات بازدارنده‌ی پیشین افزوده شد، به گونه‌ای كه از یك سو دوباره ساز «غیرقانونی» بودن كانون را كوك كردند و، از سوی دیگر، ضمن جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد شاعر آزادی، احمد شاملو، چند تن از اعضای كانون را احضار كردند و مورد بازجویی قرار دادند. هم‌زمان، با احضار یك عضو برجسته كانون هشدار داده شد كه كانون پا را از گلیم خود فراتر نگذارد.

اینك یادآوری این نكته را لازم می‌دانیم كه ما در منشور خویش «آزادی اندیشه و بیان و نشر در همه‌ی عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی، بی هیچ حصر و استثنا» را حق همگان دانسته و خود را متعهد ساخته‌ایم كه بی هیچ مماشات و مصالحه‌ای از این حق مسلم همگان دفاع كنیم. ما در این منشور به‌ صراحت و به تاكید با سانسور مخالفت كرده‌ایم؛ نمی‌توانیم كتاب و نشریه و تئاتر و سینما و موسیقی و وبلاگ را در بند سانسور ببینیم و سكوت كنیم؛ نمی‌توانیم كاهش فاجعه‌بار تیراژ كتاب تا حد هزار و حتی پانصد نسخه آن هم برای یك جمعیت هفتاد میلیونی را ببینیم و سخنی نگوییم؛ نمی‌توانیم خفه كردن نویسندگان آزادی‌خواه را ببینیم و دَم بر نیاوریم؛ نمی‌توانیم به دفاع از حق مسلم كارگران و معلمان برای طرح مطالبات‌شان برنخیزیم و اسارت آنان را محكوم نكنیم؛ نمی‌توانیم اعدام و نقض حقوق كودكان را ببینیم و خاموش بنشینیم. زنان را فقط و فقط به علت مخالفت با تبعیض آشكار جنسیتی به دادگاه می‌كشانند و به زندان محكوم می‌كنند. ما این مخالفت را حق بی چون و چرای زنان می‌دانیم و موظفیم حبس آنان را محكوم كنیم. دانشجویان را تنها به علت كوشش برای برگزاری روز دانشجو و طرح خواسته‌هایشان سركوب می‌كنند. ما وظیفه‌ی خود می‌دانیم كه این سركوب را محكوم و از حق آزادی بیان دانشجویان دفاع كنیم. ما نمی‌توانیم فریاد دادخواهی زندانیان سیاسی را بشنویم و از اعتصاب غذای آنان حمایت نكنیم. ما نمی‌توانیم بازداشت فعالان فرهنگی و اجتماعی را كه جز تلاش برای اعلام هویتی متفاوت با هویت مورد نظر حاكمان كاری نكرده‌اند محكوم نكنیم. با آن كه با نفس مجازات مخالف نیستیم، با مجازات اعدام مخالفیم و حتی قاتلان و جنایتكاران و تروریست‌ها را نیز مستحق این مجازات نمی‌دانیم. پس، همچون روز روشن است كه مخالفت ما با مجازات اعدام به هیچ روی به معنای تایید قتل و جنایت و ترور نیست. اما برای آن كه ما را مرعوب سازند و از مخالفت با اعدام بازدارند، به ما برچسب دفاع از ترور می‌زنند. برای آن كه مانع دفاع ما از آزادی بیان كارگران و معلمان و دانشجویان و زنان شوند، به ما انگ ورود به بازی قدرت می‌زنند. بدیهی است كه فعالیت ما به عنوان نویسندگان آزادی‌خواه به یك معنا بار سیاسی دارد، زیرا حاكمیت است كه آزادی بیان را از مردم سلب كرده و مخالفت با این اقدام حاكمیت البته سیاسی است. اما فعالیت ما هرگز سیاسی به معنای وارد شدن به بازی قدرت نبوده و نیست. كسانی كه این برچسب را به ما می‌زنند فقط می‌خواهند ما را از دفاع از آزادی بیان بازدارند.

مردم آزاده !
ما نویسنده‌ایم و دفاع از آزادی بیان كسب و كار ماست. ما مرعوب شدن در مقابل این تهدیدها و برچسب‌های بازدارنده و دست كشیدن از آزادی‌خواهی را در شأن هیچ نویسنده و اهل قلمی نمی‌دانیم؛ به منشور كانون نویسندگان ایران پای‌بند خواهیم ماند و هم‌چنان از آزادی بیان دفاع خواهیم كرد.

كانون نویسندگان ایران
۲۴ مهر ۱۳۸۷


گردهمائی به مناسبت دهمین سالگرد شهادت به پروانه و دایوش فروهر و مبارزینی که به دست جمهوری اسلامی به قتل رسیده اند

داد خواهیم این بیداد را

مراسم دهمین سالگرد شهادت پروانه و دایوش فروهر در آمریکا



چو ایران نباشد تن من مباد



دعوت به گردهمائی به مناسبت دهمین سالگرد شهادت به پروانه و دایوش فروهر
و مبارزینی که به دست جمهوری اسلامی به قتل رسیده اند


حزب ملت ایران و حزب مرز پرگهر در آمریکا از هم میهمان خود دعوت می نمایند
تا برای گرامی داشت یاد قهرمانان شهید ملت ایران و تجدید پیمان در راه آزادسازی ملت رنجدیده ایران
از چنگ اهریمنان بی وطن گرد هم آییم


مرگ بر جمهوری اسلامی
پاینده ایران

تاریخ;
2008 نوامبر 23 , ساعت 3 بعد از ظهر
محل:
UCLA,

COVEL COMMON BUILDING
330 De Neve Dr,
Los Angeles, CA 90024



برگزاری جلسات بحث‌ و گفتگو (در تبعید) در رابطه با جنبش کارگری ایران

برگزاری جلسات بحث‌ و گفتگو

در رابطه با جنبش کارگری ایران

بحث نخست: " تاریخ پیدایش طبقه‌‌ی کارگر و مبارزات آن در ایران."

یک شنبه 9 نوامبر 2008 از ساعت 2 تا 6 بعدازظهر

سخنرانان: عباس فرد، بهمن آرام و جعفر امیری

از دوستان و رفقائی که مایل‌اند در بحث‌های کمیته‌ی میزکتاب آمستردام شرکت داشته و از ارائه دهندگان بحث باشند؛ تقاضا می‌شود با تلفن یا ایمیل کمیته‌ی میزکتاب آمستردام ( که در پائین همین آفیش آمده است) تماس بگیرند و تلفن یا ایمیل خود را در اختیار مسئولین امر جهت تنظیم برنامه قرار دهند.

آدرس کمیته‌ی میزکتاب آمستردام: 1e Weteringplantsoen 2/C

از ایستگاه مرکزی قطار با ترام‌های: ۱۶،۲٤و۲۵ ایستگاه: Weteringsciruit

کمیته‌ی میزکتاب آمستردام، متشکل از:

انقلابیون کمونیست، سازمان ١۹ بهمن، شورای سوسیالیست‌های مسلمان، کانون زندانیان سیاسی ایران (در تبعید) - هلند و هواداران حزب کار ایران (توفان) -هلند.

Tel: +۳۱ ۶۲ ۵۰ ۵۰ ۱۵۵

mize_ketab@hotmail.com