مرعوب شدن در مقابل
این تهدیدها و برچسبهای بازدارنده و دست كشیدن از آزادیخواهی را
در شأن هیچ نویسنده و اهل قلمی نمیدانیم
كانون نویسندگان ایران
این تهدیدها و برچسبهای بازدارنده و دست كشیدن از آزادیخواهی را
در شأن هیچ نویسنده و اهل قلمی نمیدانیم
كانون نویسندگان ایران
مردم شریف و آزاده!
دیری است كه به شیوههای گوناگون میكوشند كانون نویسندگان ایران را از انجام تعهدی كه در دفاع از آزادی اندیشه و بیان دارد بازدارند. برای چند سال مانع برگزاری مجمع عمومی كانون و انتخاب هیئت دبیران آن شدند، تا این كه سرانجام امسال كانون توانست به روش مكاتبهای كه در واقع به آن تحمیل شد هیئت دبیران خود را انتخاب كند. در پی این انتخابات، تهدید و سركوب و خط و نشان كشیدن نیز به اقدامات بازدارندهی پیشین افزوده شد، به گونهای كه از یك سو دوباره ساز «غیرقانونی» بودن كانون را كوك كردند و، از سوی دیگر، ضمن جلوگیری از برگزاری مراسم سالگرد شاعر آزادی، احمد شاملو، چند تن از اعضای كانون را احضار كردند و مورد بازجویی قرار دادند. همزمان، با احضار یك عضو برجسته كانون هشدار داده شد كه كانون پا را از گلیم خود فراتر نگذارد.
اینك یادآوری این نكته را لازم میدانیم كه ما در منشور خویش «آزادی اندیشه و بیان و نشر در همهی عرصههای حیات فردی و اجتماعی، بی هیچ حصر و استثنا» را حق همگان دانسته و خود را متعهد ساختهایم كه بی هیچ مماشات و مصالحهای از این حق مسلم همگان دفاع كنیم. ما در این منشور به صراحت و به تاكید با سانسور مخالفت كردهایم؛ نمیتوانیم كتاب و نشریه و تئاتر و سینما و موسیقی و وبلاگ را در بند سانسور ببینیم و سكوت كنیم؛ نمیتوانیم كاهش فاجعهبار تیراژ كتاب تا حد هزار و حتی پانصد نسخه آن هم برای یك جمعیت هفتاد میلیونی را ببینیم و سخنی نگوییم؛ نمیتوانیم خفه كردن نویسندگان آزادیخواه را ببینیم و دَم بر نیاوریم؛ نمیتوانیم به دفاع از حق مسلم كارگران و معلمان برای طرح مطالباتشان برنخیزیم و اسارت آنان را محكوم نكنیم؛ نمیتوانیم اعدام و نقض حقوق كودكان را ببینیم و خاموش بنشینیم. زنان را فقط و فقط به علت مخالفت با تبعیض آشكار جنسیتی به دادگاه میكشانند و به زندان محكوم میكنند. ما این مخالفت را حق بی چون و چرای زنان میدانیم و موظفیم حبس آنان را محكوم كنیم. دانشجویان را تنها به علت كوشش برای برگزاری روز دانشجو و طرح خواستههایشان سركوب میكنند. ما وظیفهی خود میدانیم كه این سركوب را محكوم و از حق آزادی بیان دانشجویان دفاع كنیم. ما نمیتوانیم فریاد دادخواهی زندانیان سیاسی را بشنویم و از اعتصاب غذای آنان حمایت نكنیم. ما نمیتوانیم بازداشت فعالان فرهنگی و اجتماعی را كه جز تلاش برای اعلام هویتی متفاوت با هویت مورد نظر حاكمان كاری نكردهاند محكوم نكنیم. با آن كه با نفس مجازات مخالف نیستیم، با مجازات اعدام مخالفیم و حتی قاتلان و جنایتكاران و تروریستها را نیز مستحق این مجازات نمیدانیم. پس، همچون روز روشن است كه مخالفت ما با مجازات اعدام به هیچ روی به معنای تایید قتل و جنایت و ترور نیست. اما برای آن كه ما را مرعوب سازند و از مخالفت با اعدام بازدارند، به ما برچسب دفاع از ترور میزنند. برای آن كه مانع دفاع ما از آزادی بیان كارگران و معلمان و دانشجویان و زنان شوند، به ما انگ ورود به بازی قدرت میزنند. بدیهی است كه فعالیت ما به عنوان نویسندگان آزادیخواه به یك معنا بار سیاسی دارد، زیرا حاكمیت است كه آزادی بیان را از مردم سلب كرده و مخالفت با این اقدام حاكمیت البته سیاسی است. اما فعالیت ما هرگز سیاسی به معنای وارد شدن به بازی قدرت نبوده و نیست. كسانی كه این برچسب را به ما میزنند فقط میخواهند ما را از دفاع از آزادی بیان بازدارند.
مردم آزاده !
ما نویسندهایم و دفاع از آزادی بیان كسب و كار ماست. ما مرعوب شدن در مقابل این تهدیدها و برچسبهای بازدارنده و دست كشیدن از آزادیخواهی را در شأن هیچ نویسنده و اهل قلمی نمیدانیم؛ به منشور كانون نویسندگان ایران پایبند خواهیم ماند و همچنان از آزادی بیان دفاع خواهیم كرد.
كانون نویسندگان ایران
۲۴ مهر ۱۳۸۷