نخستین پرسشهای 16 زندانی سیاسی،
خطاب به یک "زن مسلمان " برنده جایزه نوبل
اگرچه اعطا این جایزه به یک زن ایرانی برای ما افتخار آمیز بوده اما این امر مانع از این نخواهد شد که نقاط ضعف کاری ایشان را بیان نکنیم . به ویژه در شرایط فعلی که اولا ایشان به دلیل امکانات فراوان مالی سیاسی – امکان این را بدست آورده که نقض مکرر حقوق بشر را بیان کنند و ثانیا از طرف مجامع جهانی و سازمانهای مدافع حقوق بشر بعنوان یک مرجع موجه برای نحوه اجرای حقوق بشر در ایران شناخته شده درحالی که پیش از دریافت جایزه بعنوان یک حقوقدان عادی که حداکثر 25 روز زندانی کشیده بود . و در این مدت نیز با نوشتن یک توبه نام آزاد شده به حساب می آمد . و طبیعتا انتظاری نیز از او نبود بنابر این به دلایل بالا ، انتظارات از او افزایش یافته است در صورتیکه همواره در مصاحبه ها و سخنرانها و حتی مقالات و گزارشها ، مشاهده میکنیم که یک نوع محافظه کاری در پیش گرفته است .
او حتی از چند روز گذشته که شایعه اعدام حجت زمانی که با او اختلاف عقیدتی داریم دوست زندان ما مطرح و به همین لحاظ زندانیان سیاسی و بویژه خانواده اش درگیر یک جنگ روانی بوده اند . حتی یکبار هم پیگیر صحت وسقم اعلام ایشان نشده اند . و دراین باره ولو یک کلمه ، سخن نگفته اند و یا اعدام ایشان را محکوم نکرده اند .
آیا حجت زمانی بشر نیست ؟
ما مطمئن هستیم که او گزارشهای واقعی را به رهبران دولتهای غربی و نهادهای مدافع حقوق بشر نمیدهد بلکه گزارشهای او انحراحصی و خطی است بطوریکه ایشان از شخصیت مدافع حقوق بشری به لابی مدافع سه نفر دوستان خود که در خور احترام برای ما نیز هستند تنزل یافته است .
او حتی تا کنون سخن از کسانی که بیش از 27 سال از عمر خود را در زندان گذارده اند به زبان نیاورده است.
او هیچ گاه از دانشجویان زندانی و مبارزان سیاسی که چندین سال است در زندان بسر میبرد دفاعی نکرده است.
او حتی از امار زندانیان سیاسی آگاهی درستی ندارد و گمان کرده است که زندانی سیاسی یعنی فقط همان سه نفر هست که او وکالت آنها را بر عهده دارد . او حتی برای دریافت جایزه برای زندانیان سیاسی ، صرفا دوستان خود را مطرح میکنند و از افرادی که چندین بار پیش از دوستان دوستان او شکنجه و زندان را تحمل کرده اند و حتی محبوبیتی زیادی درپیش مردم دارند نامی نمیبرد .
آیا این اقدامات ، همان تبعیض و تحریف حقایق نیست ؟
چگونه است که برای دوست و موکلش که فقط شش ماه است به اتهام جاسوسی به زندان افتاده آن همه تلاش و تبلیغ میکند اما درباره افرادی که به دلیل مبارزه مسالمت آمیز ، با احکام سنگین چندین سال زیر شکنجه و زندانی بوده اند حتی یک کلمه هم سخن نمیگوید ! ایا این تبعیض وآپارتایدنیست!
چرا باید رهبران دولتهای غربی در آمریکا و اروپا و مجامع و نهادهای جهانی مدافع حقوق بشر تا این اندازه توسط چنین افرادمشکوک و تحریف کننده ای کانالیزه بشوند ؟ ایا ایران فقط سه زندانی سیاسی دارد ! چرا نباید ایشان درباره هشت اعدامی که هرلحظه امکان اعدام آنها وجود دارد حتی کلامی بر زبان برانند ؟ ایا این است ادعای عدالت خواهی و مدعی دفاع ازحقوق بشر ؟! متاسفانه چنین مینماید که رهبران دولتهای غربی اعم از اروپا و آمریکا به شدت تحت تاثیر اینگونه لابی های غیر منصف ومورد دار قرار گرفته اند .
چه بسا که از نحوه طرح دو، سه زندانی از طریق اعطای جوایز و تبلیغات سیاسی و سانسور سایر زندانیان سیاسی، این رفتار تبعیض آمیز قابل فهم باشد.
ضروری است تا هر ایرانی وطن پرست تلاش نماید تا این انتقاد نامه را به زبانهای زنده دنیا خصوصا انگلیسی ، المانی ، فرانسوی ، اسپانیولی و ... ترجمه نموده و آنرا به سمع ونظر رهبران و وزرای خارجه دولتهای غربی در اروپا خصوصا آمریکا و همچنین نهادها و سازمانهای مدافع حقوق بشری برسانند و آنرا در اختیار کلیه رسانه های گروهی بین المللی قرار دهند و از آنها بخواهند تا قویا این تبعیض و آپارتایدحقوق بشری را منعکس نمایند .
لازم به یاد آوری است که ما به زودی در مورد عملکرد و بیوگرافی خانم شیرین عبادی و بی اعتنائی ایشان به وظیفه و رسالت اساسی شان که دفاع از حقوق بشر بمعنای عام میباشد بیانیه ای شفاف و صادقانه صادر خواهیم نمود .
امضا کنندگان بیانیه عبارتند از :
دانشجویان سیاسی زندانی و زندانیان سیاسی :
1 – منوچهر محمدی ((اوین )) 2 – اکبر محمدی ((اوین )) 3 – خالد حردانی ((اوین )) 4 – مصطفی جوکار ((اوین )) 5 – بهنام وفا سرشت (( اوین )) 6 – هاشم شانیان ((اوین )) 7 – حیدر قلی سلطانی ((اوین )) 8 – حجت بختیاری ((اوین )) 9 – حمید رضا محمدی ((اوین )) 10 – محسن با پیری ((اوین )) 11- اسد شقاقی ((رجائی شهر )) 12 – امیر حشمت ساران ((رجائی شهر )) 13 – ولی الله فیض مهدوی ((رجائی شهر )) 14 – مهرداد لهراسبی ((رجائی شهر )) 15 – جعفر اقدامی ((رجائی شهر )) 16 – رضا اشرف پور ((بازداشتگاه مازندران ))
ایران/ 5 اسفند 1384
ایران/ 5 اسفند 1384